ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
موج محکومیتهای داخلی و خارجی انفجارهای تروریستی بغداد
نمایش خونین داعش در بازار بغداد
بنفشه غلامی/ صبح روز پنجشنبه، مردم بغداد که خاطره حملات انتحاری پیاپی، در حال پاک شدن از اذهانشان بود، دیگر بار با صدای دو انفجار انتحاری در یکی از شلوغترین بازارهای این شهر، دردهای قدیمی به سراغشان آمد. داعش مسئولیت این حمله را پذیرفته است. اما در روزهایی که مقامات عراقی در گیرودار خروج نیروهای امریکایی در کشورشان هستند، رخ دادن دو حمله انتحاری در قلب پایتخت عراق، باعث شائبههای زیادی بابت ریشههای آن شده است.
به گزارش «نیویورک تایمز»، در حمله روز پنجشنبه، نخستین عامل انتحاری در میدان «طیران» تظاهر به بدحالی و بیماری کرد و وقتی مردم گرد او جمع شدند، اقدام به منفجر کردن جلیقه خود کرد. اندکی بعد وقتی مردم بیشتری در محل انفجار جمع شدند تا به زخمیهای حادثه کمک کنند، عامل انتحاری دوم نیز در «باب الشرقی» نزدیک به محل انفجار نخست، جلیقه خود را منفجر کرد. در این دو انفجار دستکم 32 نفر کشته و 110 نفر زخمی شدند. این مرگبارترین حمله تروریستی در بغداد از ژانویه 2017 به اینسو است. بازار حاشیه میدان «طیران» که محل فروش لباسهای دست دوم است، نزدیک به یک سال بهخاطر شیوع کرونا تعطیل بود و بتازگی مسئولان اجازه بازگشایی آن را داده بودند.
داعش که اغلب در حملات خود مردم فقیر را هدف میگیرد، در حالی مسئولیت این حمله را پذیرفته که در یک سال اخیر ناظران مسائل امنیتی در عراق وسوریه درباره قدرتگیری مجدد داعش هشدار داده بودند. قدرتگیری این گروه تروریستی در عراق از زمانی آغاز شد که زمزمههای خروج نیروهای امریکایی از عراق بالا گرفت. بغداد و واشنگتن در همین ارتباط مذاکرات گستردهای را درباره خروج نیروهای امریکایی آغاز کردند ودر حال حاضر نیز توافق کردهاند که تنها برخی مشاوران نظامی امریکا در عراق باقی بمانند. از همین رو برخی از سیاستمداران عراقی معتقدند، شماری از کشورهای منطقه که علاقهای به خروج امریکا از عراق ندارند، میتوانند با حمایت از داعش و قدرت بخشیدن مجدد به آن پشت این حمله باشند. به گزارش «المیادین»، «بهاءالدین النوری»، سخنگوی ائتلاف دولت قانون یکی از کسانی بود که به طور مشخص انگشت اتهام را به سمت عربستان برد و گفت: اطلاعات اولیه نهادهای امنیتی حاکی از آن است که عاملان حمله انتحاری پنجشنبه، شهروندان عربستان بودهاند.» وی تأکید کرد: «اگر دخالت سعودیها در این انفجارها ثابت شود، دولت عراق باید عربستان را مقصر اعلام کند.»
واکنش دولت عراق
حمله تروریستی روز پنجشنبه، واکنش سریع دولت عراق را در پی داشت. به گزارش «اسپوتنیک»، پس از پیام «برهم صالح»، رئیس جمهوری عراق که در آن با محکوم کردن این حمله، تأکید کرده بود: «دولت با قاطعیت در برابر این تلاشهای سرکش برای بیثبات کردن کشور ما ایستادگی خواهد کرد»؛ «مصطفی الکاظمی» هم پس از برگزاری یک نشست امنیتی فوقالعاده، با حضور فرماندهان دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی این کشور، دستور برکناری «عامر صدام»، معاون وزیر کشور در امور اطلاعات را صادر و «احمد ابورغیف» را به جای او منصوب کرد. وی در 5 پست امنیتی دیگر نیز تغییراتی اعمال کرد. «الکاظمی» دیروز با شرکت در نشست فوق العاده شورای وزارتی امنیت ملی گفت:«چالش هایی در سرویس های اطلاعاتی وجود دارد که باید هر چه سریعتر رفع شوند.» وی همچنین تاکید کرد: «به دنبال ترسیم طرح امنیتی جامع و موثر برای مقابله با چالش های پیش رو هستیم.» به گزارش ایسنا، اغلب مقامات عراقی به این حمله واکنش نشان دادند. دفتر آیتالله سیستانی مرجع عالیقدر دینی عراق در بیانیهای تأکید کرد: «از نهادهای امنیتی ذیصلاح میخواهیم تا تلاشهای خود را بیشتر کرده و کوشش بیشتری را در راه حفظ امنیت و خنثیسازی نقشههای دشمنانی که در کمین این مردم مظلوم نشستهاند، مبذول دارند.» ائتلاف الفتح عراق با صدور بیانیهای انفجارهای خونین تروریستی در پایتخت این کشور را محکوم کرد. «عمار حکیم»، رئیس جریان حکمت ملی عراق نسبت به بازگشت صحنه از سر گیری ناامنی ها هشدار داد. «سعد السعدی»، عضو دفتر سیاسی عصائب اهل الحق عراق «ردپای آل سعود و آل نهیان در این دو انفجار» را واضح دانست، «محمد الحلبوسی»، رئیس پارلمان این کشور نیز بر لزوم شناسایی عاملان حمله تأکید کرد و «مقتدی صدر»، رهبر جریان صدر عراق هم از آمادگی این جریان برای مبارزه با تروریسم خبر داد.
واکنشهای خارجی به حمله
حمله روز پنجشنبه بغداد، با واکنشهای زیادی همراه شد. «سعید خطیب زاده»، سخنگوی وزارت امور خارجه با محکوم کردن این حملات تاکید کرد: «تروریسم تکفیری با تنفسی دوباره، عراق را هدف گرفته و درصدد است آرامش و ثبات این کشور را برهم زده و بهانه ای برای استمرار حضور بیگانگان فراهم کند.»
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، «پاپ فرانسیس» که پیشتر اعلام کرده بود، در ماه مارس به عراق سفر میکند، در پیامی از این حمله «وحشیانه بیمعنی» ابراز تأسف کرد. «دانیل اسمیت»، سرپرست وزیر خارجه امریکا این انفجارها را «یادآور وجود تروریسمی که همچنان زندگی عراقیهای بیگناه را تهدید میکند»، دانست. «آنتونیو گوترش»، دبیر کل سازمان ملل هم مردم عراق را فراخواند تا با «هرگونه تلاش برای گسترش ترس و خشونتی که با هدف تضعیف صلح و ثبات و وحدت عراق انجام میشود»، مبارزه کنند. اتحادیه اروپا و وزارت خارجه روسیه حمایت خود را از مقامات عراقی در مبارزه با افراطیگری و تروریسم اعلام کردند. دبیر کل اتحادیه عرب، رئیس پارلمان عربی، سخنگوی انصارالله، حزبالله لبنان و همچنین مصر، کانادا، ترکیه، قطر و فلسطین نیز این حملات را محکوم کردند.
خبر دیگری از عراق نیز حاکی است، منابع عراقی، دیروز از هدف قرار گرفتن یک کاروان ارتش آمریکا که با خود 18 کانتینر، حمل می کرده، در شهر «الناصریه» در جنوب شرق عراق خبر دادند. در این حمله دستکم سه تن مجروح شدهاند.
به گزارش «نیویورک تایمز»، در حمله روز پنجشنبه، نخستین عامل انتحاری در میدان «طیران» تظاهر به بدحالی و بیماری کرد و وقتی مردم گرد او جمع شدند، اقدام به منفجر کردن جلیقه خود کرد. اندکی بعد وقتی مردم بیشتری در محل انفجار جمع شدند تا به زخمیهای حادثه کمک کنند، عامل انتحاری دوم نیز در «باب الشرقی» نزدیک به محل انفجار نخست، جلیقه خود را منفجر کرد. در این دو انفجار دستکم 32 نفر کشته و 110 نفر زخمی شدند. این مرگبارترین حمله تروریستی در بغداد از ژانویه 2017 به اینسو است. بازار حاشیه میدان «طیران» که محل فروش لباسهای دست دوم است، نزدیک به یک سال بهخاطر شیوع کرونا تعطیل بود و بتازگی مسئولان اجازه بازگشایی آن را داده بودند.
داعش که اغلب در حملات خود مردم فقیر را هدف میگیرد، در حالی مسئولیت این حمله را پذیرفته که در یک سال اخیر ناظران مسائل امنیتی در عراق وسوریه درباره قدرتگیری مجدد داعش هشدار داده بودند. قدرتگیری این گروه تروریستی در عراق از زمانی آغاز شد که زمزمههای خروج نیروهای امریکایی از عراق بالا گرفت. بغداد و واشنگتن در همین ارتباط مذاکرات گستردهای را درباره خروج نیروهای امریکایی آغاز کردند ودر حال حاضر نیز توافق کردهاند که تنها برخی مشاوران نظامی امریکا در عراق باقی بمانند. از همین رو برخی از سیاستمداران عراقی معتقدند، شماری از کشورهای منطقه که علاقهای به خروج امریکا از عراق ندارند، میتوانند با حمایت از داعش و قدرت بخشیدن مجدد به آن پشت این حمله باشند. به گزارش «المیادین»، «بهاءالدین النوری»، سخنگوی ائتلاف دولت قانون یکی از کسانی بود که به طور مشخص انگشت اتهام را به سمت عربستان برد و گفت: اطلاعات اولیه نهادهای امنیتی حاکی از آن است که عاملان حمله انتحاری پنجشنبه، شهروندان عربستان بودهاند.» وی تأکید کرد: «اگر دخالت سعودیها در این انفجارها ثابت شود، دولت عراق باید عربستان را مقصر اعلام کند.»
واکنش دولت عراق
حمله تروریستی روز پنجشنبه، واکنش سریع دولت عراق را در پی داشت. به گزارش «اسپوتنیک»، پس از پیام «برهم صالح»، رئیس جمهوری عراق که در آن با محکوم کردن این حمله، تأکید کرده بود: «دولت با قاطعیت در برابر این تلاشهای سرکش برای بیثبات کردن کشور ما ایستادگی خواهد کرد»؛ «مصطفی الکاظمی» هم پس از برگزاری یک نشست امنیتی فوقالعاده، با حضور فرماندهان دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی این کشور، دستور برکناری «عامر صدام»، معاون وزیر کشور در امور اطلاعات را صادر و «احمد ابورغیف» را به جای او منصوب کرد. وی در 5 پست امنیتی دیگر نیز تغییراتی اعمال کرد. «الکاظمی» دیروز با شرکت در نشست فوق العاده شورای وزارتی امنیت ملی گفت:«چالش هایی در سرویس های اطلاعاتی وجود دارد که باید هر چه سریعتر رفع شوند.» وی همچنین تاکید کرد: «به دنبال ترسیم طرح امنیتی جامع و موثر برای مقابله با چالش های پیش رو هستیم.» به گزارش ایسنا، اغلب مقامات عراقی به این حمله واکنش نشان دادند. دفتر آیتالله سیستانی مرجع عالیقدر دینی عراق در بیانیهای تأکید کرد: «از نهادهای امنیتی ذیصلاح میخواهیم تا تلاشهای خود را بیشتر کرده و کوشش بیشتری را در راه حفظ امنیت و خنثیسازی نقشههای دشمنانی که در کمین این مردم مظلوم نشستهاند، مبذول دارند.» ائتلاف الفتح عراق با صدور بیانیهای انفجارهای خونین تروریستی در پایتخت این کشور را محکوم کرد. «عمار حکیم»، رئیس جریان حکمت ملی عراق نسبت به بازگشت صحنه از سر گیری ناامنی ها هشدار داد. «سعد السعدی»، عضو دفتر سیاسی عصائب اهل الحق عراق «ردپای آل سعود و آل نهیان در این دو انفجار» را واضح دانست، «محمد الحلبوسی»، رئیس پارلمان این کشور نیز بر لزوم شناسایی عاملان حمله تأکید کرد و «مقتدی صدر»، رهبر جریان صدر عراق هم از آمادگی این جریان برای مبارزه با تروریسم خبر داد.
واکنشهای خارجی به حمله
حمله روز پنجشنبه بغداد، با واکنشهای زیادی همراه شد. «سعید خطیب زاده»، سخنگوی وزارت امور خارجه با محکوم کردن این حملات تاکید کرد: «تروریسم تکفیری با تنفسی دوباره، عراق را هدف گرفته و درصدد است آرامش و ثبات این کشور را برهم زده و بهانه ای برای استمرار حضور بیگانگان فراهم کند.»
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، «پاپ فرانسیس» که پیشتر اعلام کرده بود، در ماه مارس به عراق سفر میکند، در پیامی از این حمله «وحشیانه بیمعنی» ابراز تأسف کرد. «دانیل اسمیت»، سرپرست وزیر خارجه امریکا این انفجارها را «یادآور وجود تروریسمی که همچنان زندگی عراقیهای بیگناه را تهدید میکند»، دانست. «آنتونیو گوترش»، دبیر کل سازمان ملل هم مردم عراق را فراخواند تا با «هرگونه تلاش برای گسترش ترس و خشونتی که با هدف تضعیف صلح و ثبات و وحدت عراق انجام میشود»، مبارزه کنند. اتحادیه اروپا و وزارت خارجه روسیه حمایت خود را از مقامات عراقی در مبارزه با افراطیگری و تروریسم اعلام کردند. دبیر کل اتحادیه عرب، رئیس پارلمان عربی، سخنگوی انصارالله، حزبالله لبنان و همچنین مصر، کانادا، ترکیه، قطر و فلسطین نیز این حملات را محکوم کردند.
خبر دیگری از عراق نیز حاکی است، منابع عراقی، دیروز از هدف قرار گرفتن یک کاروان ارتش آمریکا که با خود 18 کانتینر، حمل می کرده، در شهر «الناصریه» در جنوب شرق عراق خبر دادند. در این حمله دستکم سه تن مجروح شدهاند.
آخرین وضعیت میناوند، انصاریان و مهاجرانی پس از ابتلا به کرونا
نشانه های امید در وضعیت جسمانی میناوند و انصاریان
گروه ورزشی/ در روزهای گذشته اخباری درخصوص ابتلای چند چهره شناخته شده فوتبال به ویروس کرونا، واکنش بسیاری از مردم و همبازیان آنها را به دنبال داشت. مهرداد میناوند، علی انصاریان و حشمت مهاجرانی پیشکسوتان فوتبال ایران هستند که هواداران خاطرات زیادی با آنها دارند. ابتلای مهرداد میناوند، علی انصاریان و حشمت مهاجرانی سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال که دو افتخار اولین صعود به جام جهانی (1978 آرژانتین) و قهرمانی در جام ملتهای آسیا با هدایت او برای تیم ملی ایران به دست آمد، موجب شد تا اهالی ورزش بخصوص فوتبال نگرانیهایی نسبت به شرایط جسمانی آنها داشته باشند.
البته اوضاع علی انصاریان و حشمت مهاجرانی چندان وخیم نیست. انصاریان که ظهر پنجشنبه در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد طبق گفته یکی از نزدیکانش وضعیت او بعد از ابتلا به کرونا پایدار است و روند درمان آغاز شده و درحال حاضر او در قرنطینه بیمارستانی قرار دارد. همچنین حشمت مهاجرانی، سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال درخصوص شرایط خود به «ایران» گفت: «حال مساعدی برای صحبت کردن ندارم و جمعه سومین روز حضورم در بیمارستان بود. خودم از ابتلا به کرونا بی خبر بودم تا اینکه برای چکاپ به بیمارستان آمدم و متوجه شدم که به کرونا مبتلا شدهام. البته نوع ابتلای من به کرونا خفیف است و جواب تستهایم خوب بوده. اگر همه چیز به همین منوال پیش برود، ظرف یکی دو روز آینده از بیمارستان مرخص خواهم شد.» طبق صحبتهای مهاجرانی، پزشکان امیدوارند با توجه به بیماریهایی که او در گذشته با آنها مواجه بوده و هست، بتواند کووید19 را شکست بدهد. طبق آخرین صحبتها وضعیت انصاریان و مهاجرانی خوب است و این امیدواری وجود دارد که این دو هرچه زودتر از بیمارستان مرخص شوند. اما موضوع نگرانکننده حال نه چندان خوب مهرداد میناوند است. 22 دی مهرداد میناوند به همراه علی انصاریان میهمان ویژهبرنامه باشگاه پرسپولیس برای دربی بودند و مسابقه را در استودیوی برنامه تماشا کردند. در جریان تماشای بازی، ظاهراً پروتکلهای بهداشتی بهخوبی رعایت نشده و زمینهساز انتقال بیماری شده است. به نظر میرسد مهرداد پیش از برنامه کرونا داشته و در روزهای بعدی علائم اولیه خودش را نشان میدهد و او با دکتر هاشمیان که از قدیم ارتباط خوبی با هم داشتند، تماس میگیرد و به میناوند توصیه میشود که حتماً به بیمارستان مراجعه کند و سیتی اسکن بدهد اما او چندان شرایط را جدی نگرفته و اقدامات درمانی لازم را انجام نمیدهد. وضعیت میناوند چند روزی ادامه پیدا میکند و او پس از وخیم شدن حالش، مجدداً با دکتر هاشمیان تماس میگیرد و دوباره به او توصیه میشود که هرچه سریعتر در بیمارستان بستری شود که میناوند راهی بیمارستان لاله میشود.
این پیشکسوت فوتبال کشورمان که روز جمعه چهارمین روز بستری شدنش در بیمارستان بود، طی روزهای گذشته اخبار نگرانکنندهای در مورد وضعیت او منتشر شد. در 2 روز پایانی هفته صحبتهایی درخصوص رفتن میناوند به کما منتشر شد که خوشبختانه این موضوع با تکذیب پزشکان مواجه شد. دکتر امیرحسین لطفی، رئیس دپارتمان آی سی یو بیمارستان لاله با تکذیب خبر به کما رفتن میناوند عنوان کرد: «او به کما نرفته و ما فقط با دارو او را بیهوش کردهایم تا بتوانیم فعالیت ایمنی را در آقای میناوند بیشتر کنیم تا شانس افزایش اکسیژن در خون بیشتر شود.» حتی روز پنجشنبه خبر درگذشت میناوند هم منتشر شد که البته این موضوع تکذیب شد با وجود این جمعه اخبار امیدوارکنندهای درخصوص وضعیت میناوند منتشر شد. دکتر امیرحسین لطفی به ورزش سه گفت: «روز پنحشنبه میناوند شرایط خیلی ناپایداری داشت و اکسیژن خون ایشان خیلی پایین بود. سطح اکسیژنش در حوالی 50-60 بود که خیلی خطرناک است. ما یک جراحی اورژانسی در راه هواییاش انجام دادیم و یک راه هوایی جدید برایش باز کردیم و همین طور با دستگاه برندوسکوپی شست وشوی ریوی انجام دادیم و ریه ایشان خیلی پاکسازی شد و بتدریج وضعیتش ثبات خیلی خوبی پیدا کرد. اکسیژن خیلی افزایش پیدا کرد و به 80، 85 و حتی 90 رسید که قابل قبول است و وضعیتش الان امیدوارکننده و با ثبات است. از پنجشنبه ظهر این روند با ثبات رخ داد. همچنان اوضاع خوب است و از دیروز ظهر اتفاقی رخ نداده و وضعیت امیدوارکنندهای را سپری میکنیم.»
در روزهای گذشته حتی عبارت «خشک شدن ریه» هم به گوش رسید که دکتر لطفی در این باره گفت: «نمیدانم منظور از خشک شدن ریه چیست. اما درگیری ریوی آقای میناوند در بدو ورود به بیمارستان 80 درصد بود و بعداً بیشتر هم شد و بالاتر از این حد هم رفت و طوفان التهابی در بدنش به وجود آمد. وضعیت خیلی وخیم بود اما اگر به لطف خدا بدنش درمانها را تحمل کند و خوب دوام بیاورد، قابل برگشت است.» او در پایان افزود: «ما استرس زیادی را تحمل میکردیم و همان لحظه مصاحبه کردیم و من گفتم «باتوجه به جایگاه ایشون...» بعد از این جمله یک نفر وارد اتاق شد و حواسم پرت شد. منظور من این بود که با توجه به ذهنیتی که ما از مسابقات ایشان داریم، علاقه زیادی به او داریم. منظور من این بود که به این خاطر فعالیتها را با دقت بیشتری انجام میدهیم که این جمله سوء تفاهم زیادی را در ذهن خیلیها ایجاد کرد که روند درمانی تبعیضآمیز است. همه مردم برای ما عزیز و محترم هستند و ما برای همه، پروتکلهای استاندارد را رعایت میکنیم. امیدواریم مردم از کادر درمان حمایت کنند تا ما هم با انرژی بیشتری کارمان را انجام دهیم.»
البته اوضاع علی انصاریان و حشمت مهاجرانی چندان وخیم نیست. انصاریان که ظهر پنجشنبه در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد طبق گفته یکی از نزدیکانش وضعیت او بعد از ابتلا به کرونا پایدار است و روند درمان آغاز شده و درحال حاضر او در قرنطینه بیمارستانی قرار دارد. همچنین حشمت مهاجرانی، سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال درخصوص شرایط خود به «ایران» گفت: «حال مساعدی برای صحبت کردن ندارم و جمعه سومین روز حضورم در بیمارستان بود. خودم از ابتلا به کرونا بی خبر بودم تا اینکه برای چکاپ به بیمارستان آمدم و متوجه شدم که به کرونا مبتلا شدهام. البته نوع ابتلای من به کرونا خفیف است و جواب تستهایم خوب بوده. اگر همه چیز به همین منوال پیش برود، ظرف یکی دو روز آینده از بیمارستان مرخص خواهم شد.» طبق صحبتهای مهاجرانی، پزشکان امیدوارند با توجه به بیماریهایی که او در گذشته با آنها مواجه بوده و هست، بتواند کووید19 را شکست بدهد. طبق آخرین صحبتها وضعیت انصاریان و مهاجرانی خوب است و این امیدواری وجود دارد که این دو هرچه زودتر از بیمارستان مرخص شوند. اما موضوع نگرانکننده حال نه چندان خوب مهرداد میناوند است. 22 دی مهرداد میناوند به همراه علی انصاریان میهمان ویژهبرنامه باشگاه پرسپولیس برای دربی بودند و مسابقه را در استودیوی برنامه تماشا کردند. در جریان تماشای بازی، ظاهراً پروتکلهای بهداشتی بهخوبی رعایت نشده و زمینهساز انتقال بیماری شده است. به نظر میرسد مهرداد پیش از برنامه کرونا داشته و در روزهای بعدی علائم اولیه خودش را نشان میدهد و او با دکتر هاشمیان که از قدیم ارتباط خوبی با هم داشتند، تماس میگیرد و به میناوند توصیه میشود که حتماً به بیمارستان مراجعه کند و سیتی اسکن بدهد اما او چندان شرایط را جدی نگرفته و اقدامات درمانی لازم را انجام نمیدهد. وضعیت میناوند چند روزی ادامه پیدا میکند و او پس از وخیم شدن حالش، مجدداً با دکتر هاشمیان تماس میگیرد و دوباره به او توصیه میشود که هرچه سریعتر در بیمارستان بستری شود که میناوند راهی بیمارستان لاله میشود.
این پیشکسوت فوتبال کشورمان که روز جمعه چهارمین روز بستری شدنش در بیمارستان بود، طی روزهای گذشته اخبار نگرانکنندهای در مورد وضعیت او منتشر شد. در 2 روز پایانی هفته صحبتهایی درخصوص رفتن میناوند به کما منتشر شد که خوشبختانه این موضوع با تکذیب پزشکان مواجه شد. دکتر امیرحسین لطفی، رئیس دپارتمان آی سی یو بیمارستان لاله با تکذیب خبر به کما رفتن میناوند عنوان کرد: «او به کما نرفته و ما فقط با دارو او را بیهوش کردهایم تا بتوانیم فعالیت ایمنی را در آقای میناوند بیشتر کنیم تا شانس افزایش اکسیژن در خون بیشتر شود.» حتی روز پنجشنبه خبر درگذشت میناوند هم منتشر شد که البته این موضوع تکذیب شد با وجود این جمعه اخبار امیدوارکنندهای درخصوص وضعیت میناوند منتشر شد. دکتر امیرحسین لطفی به ورزش سه گفت: «روز پنحشنبه میناوند شرایط خیلی ناپایداری داشت و اکسیژن خون ایشان خیلی پایین بود. سطح اکسیژنش در حوالی 50-60 بود که خیلی خطرناک است. ما یک جراحی اورژانسی در راه هواییاش انجام دادیم و یک راه هوایی جدید برایش باز کردیم و همین طور با دستگاه برندوسکوپی شست وشوی ریوی انجام دادیم و ریه ایشان خیلی پاکسازی شد و بتدریج وضعیتش ثبات خیلی خوبی پیدا کرد. اکسیژن خیلی افزایش پیدا کرد و به 80، 85 و حتی 90 رسید که قابل قبول است و وضعیتش الان امیدوارکننده و با ثبات است. از پنجشنبه ظهر این روند با ثبات رخ داد. همچنان اوضاع خوب است و از دیروز ظهر اتفاقی رخ نداده و وضعیت امیدوارکنندهای را سپری میکنیم.»
در روزهای گذشته حتی عبارت «خشک شدن ریه» هم به گوش رسید که دکتر لطفی در این باره گفت: «نمیدانم منظور از خشک شدن ریه چیست. اما درگیری ریوی آقای میناوند در بدو ورود به بیمارستان 80 درصد بود و بعداً بیشتر هم شد و بالاتر از این حد هم رفت و طوفان التهابی در بدنش به وجود آمد. وضعیت خیلی وخیم بود اما اگر به لطف خدا بدنش درمانها را تحمل کند و خوب دوام بیاورد، قابل برگشت است.» او در پایان افزود: «ما استرس زیادی را تحمل میکردیم و همان لحظه مصاحبه کردیم و من گفتم «باتوجه به جایگاه ایشون...» بعد از این جمله یک نفر وارد اتاق شد و حواسم پرت شد. منظور من این بود که با توجه به ذهنیتی که ما از مسابقات ایشان داریم، علاقه زیادی به او داریم. منظور من این بود که به این خاطر فعالیتها را با دقت بیشتری انجام میدهیم که این جمله سوء تفاهم زیادی را در ذهن خیلیها ایجاد کرد که روند درمانی تبعیضآمیز است. همه مردم برای ما عزیز و محترم هستند و ما برای همه، پروتکلهای استاندارد را رعایت میکنیم. امیدواریم مردم از کادر درمان حمایت کنند تا ما هم با انرژی بیشتری کارمان را انجام دهیم.»
پالایشگاه گازی بیدبلند خلیج فارس به عنوان یکی از بزرگترین پالایشگاه های منطقه و ابر پروژه جهان به بهره برداری رسید
یادگار تحریم
روحانی : دنیا نیازمند نفت و گاز ایران است، ما می توانیم «هاب» منطقه در تولید برق،نفت و گاز باشیم
بیدبلند خلیج فارس در یک نگاه:
بزرگترین تأسیسات جمعآوری و فرآورش در تاریخ صنعت نفت ایران ، یکی از بزرگترین پالایشگاههای گازی خاورمیانه یا غرب آسیا ، ظرفیت فرآورش روزانه بیش از ۵۶ میلیون مترمکعب گازهای همراه نفت، کسب سالانه تا ۱.۵ میلیارد دلار درآمد برای کشور
■وزیر نفت : تا پایان سال ۱۴۰۱ هیچ گازی در مشعل نمیسوزد
■مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس : بیدبلند نشاندهنده توان اجرای ابرپروژهها توسط بخش غیردولتی است
■همراه با یادداشت هایی از امرالله امینی و رضا پدیدار
8 و 9
بزرگترین تأسیسات جمعآوری و فرآورش در تاریخ صنعت نفت ایران ، یکی از بزرگترین پالایشگاههای گازی خاورمیانه یا غرب آسیا ، ظرفیت فرآورش روزانه بیش از ۵۶ میلیون مترمکعب گازهای همراه نفت، کسب سالانه تا ۱.۵ میلیارد دلار درآمد برای کشور
■وزیر نفت : تا پایان سال ۱۴۰۱ هیچ گازی در مشعل نمیسوزد
■مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس : بیدبلند نشاندهنده توان اجرای ابرپروژهها توسط بخش غیردولتی است
■همراه با یادداشت هایی از امرالله امینی و رضا پدیدار
8 و 9
«ایران» از احتمالات مختلف درباره آرایش جدید دیپلماسی امریکا درقبال ایران گزارش میدهد
سیاست خارجی در دست برجامیها
«رابرت مالی»حامی برجام نماینده ویژه امریکا در امور ایران می شود
3 ، 14 و 15
در واکنش به اهانت و اظهارات توهین آمیز کارشناس روحانی صداوسیما علیه رئیس جمهوری
انتقاد اصولگرایان به اهانت علیه رئیس جمهور
■ واعظی: مردم از توهین و جنجال خسته شدهاند ■ آشنا : مردم اهل ملاقه و منقل را بخوبی میشناسند
■صالحی: با سخنان غرضآلوده زاویهها را بیشتر و دشمنان را شادمان نکنیم
گروه سیاسی/ اظهارات توهین آمیز
احمد جهان بزرگی در برنامه «زاویه» شبکه چهار، بار دیگر نشان داد که این روزها بیاخلاقی تا چه اندازه به سکه رایج در محافل سیاسی مخالف دولت تبدیل شده است، سکهای که بازار نقد عالمانه اندیشهها و گفتوگوی سالم اندیشههای سیاسی را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
وقتی که جهان بزرگی نسبتهای ناروایی را متوجه منتخب 24 میلیون ایرانی میکرد، چشمهای بهت زده عماد افروغ، دیگر میهمان این برنامه، به تنهایی گویای عمق فاجعه بود تا جایی که مجری برنامه ناچار شد به این به اصطلاح استاد دانشگاه که از قضا در کسوت روحانیت هم هست، یادآوری کند که «بهجای تمرکز روی افراد و مصادیق، باید روی سیاستها تمرکز شود تا گفتوگو سیاست زده نشود.»
موضوع برنامه «پرسش از مناسبات قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی» ناظر بر بنیانهای جمهوری اسلامی ایران بود و هدف از آن، بررسی نقش، جایگاه و عاملیت مردم در نظام جمهوری اسلامی. عماد افروغ، استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس، در این برنامه از الزامات و مسئولیت دوجانبه مردم و مسئولان نسبت به یکدیگر گفت، هرچند نقش مسئولان را به مراتب پررنگتر از مردم دید. از جمله اینکه گفت: «ما یا نباید مردمسالاری دینی تشکیل میدادیم یا اگر تشکیل دادیم، باید به الزامات آن پایبند باشیم اما ما مردمسالاری دینی تشکیل دادیم، از اینرو نظارت باید دو لبه باشد، نظارت دو لبه، یعنی عدهای باید باشند که هم ما و مردم را ایمن کنند، یعنی باید تلاش کنند تا مردم رضایت داشته باشند و این رضایت هم برده وار نباشد، بلکه رضایت واقعی باشد، یعنی تأمین نیازهای مردم.
دیگر اینکه این حکومت باید اخلاقی باشد و مردم را فریب ندهد.»
اما وقتی نوبت به احمد جهان بزرگی رسید، او تلاش کرد با تفکیک مردمسالاری محض از مردم سالاری غیرمحض، اعمال محدودیت بر خواست و رأی مردم را امری تاریخی و ضروری نشان دهد و در ادامه سعی کرد القا کند که اگر مشکلی در کشور هست، ناشی از انتخاب مردم و کم کاری مسئولان است.او مدعی شد: «مسئولی که در خانه خود مینشیند که شاید پای منقل هم باشد، به این طرف و آن طرف سر نمیزند که کجای کشور چه میگذرد، حتی وزرا هم نمیتوانند با تو تماس بگیرند او مسئول است؟»
انزجار افکارعمومی و انتقاد مسئولان
ابتدا شهروندان بودند که در شبکههای اجتماعی، بسرعت به این اظهارات دور از ادب گفتوگو و خارج از چارچوب رقابتهای اندیشهای واکنش نشان دادند. در نهایت با بالاگرفتن انتقادها از سوی مسئولان دولتی به جهان بزرگی که از او بهعنوان عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یاد شده بود، کار بهجایی رسید که روابط عمومی این پژوهشگاه هم ضمن تقبیح هتاکی میهمان زاویه، انتساب این فرد به این مجموعه را تکذیب کرد.
حجتالاسلام علی اکبر رشاد، رئیس این پژوهشگاه هم، با تأکید بر اینکه افترا غیر از انتقاد است و نباید انتقاد با انتقام خلط شود، رعایت حریم مقامات و مسئولان نظام را مورد تأکید جدی رهبر معظم انقلاب دانست و تأکید کرد: «ما طلبهها بیش از سایر اقشار باید پایبند منطق و اخلاق نقد و امر به معروف و نهی از منکر باشیم، طرح مطالب ناصواب و به شیوه ناصوابتر قبیح مضاعف است.»
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری در «توئیتر» علت افزایش بیاخلاقیها و هجمهها به رئیس جمهوری را رقابتهای انتخاباتی 1400 دانست و گفت: «هر چه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشویم توهین به رئیسجمهوری و تخریب دولت افزایش مییابد، این روش غیراخلاقی که با آموزههای دینی ما مغایر است، برای توهینکنندگان محبوبیت نمیآورد، از عزم و اراده رئیسجمهوری و دولت برای تلاش بیشتر در این شرایط سخت و خدمت به مردم نمیکاهد.»
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با بیان اینکه «ادبیات سخیف، توهین و افترا از همه بد است و در کسوت روحانیت، آن هم از رسانه ملی، بدتر!» تصریح کرد: «با سخنان غرضآلوده زاویهها را بیشتر و دشمنان ایران را شادمان نکنیم.» معصومه ابتکار معاون رئیسجمهوری هم با بازنشر بخشی از آیه ۱۱ سوره حجرات، خطاب به این چهره که در کسوت روحانیت هم هست، نوشت: «از یکدیگر عیب نگیرید و به همدیگر لقبهای زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»
علی ربیعی، سخنگوی دولت هم تأکید کرد: «وقتی کلیپی از یک برنامه تلویزیونی حاوی توهین به رئیس جمهوری را دیدم، نمیدانم چرا بیاختیار فراتر از آن توهین، حرمت این کلمات به ذهنم خطور کرد: دهه فجر، روحانیت، پژوهشگاه، اندیشه اسلامی و صداوسیما به منزله دانشگاه.»
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری هم در توئیتی نوشت: «مردم اهل ملاقه و منقل را بخوبی میشناسند. ای کاش در کنار ریش و عمامه، جهانتان را هم بزرگتر میکردید تا بدانید که در این وانفسا اهانت به مردم شریف ایران و شخص دوم کشورتان نه خدمت به اسلامیت و جمهوریت بلکه همآوایی با یاوهگویان ترامپی است.»
آشنا در یادداشتی جداگانه در کانال تلگرامی خود نیز نوشت: «متأسفانه آقای جهان بزرگی با عبور از مرز انصاف و ادب تعبیر سخیفی را با ذکر احتمالاً به عالی ترین مقام اجرایی و دومین مقام رسمی جمهوری اسلامی نسبت داد و مجری نیز بدون نفی یا انکار این نسبت بحث را به جهت دیگری هدایت کرد و در پایان برنامه نیز تأکید کرد که نظرات حضار بیانگر دیدگاه شخصی آنها و نمودی از آزادی بیان است و برنامه را فارغ از جهتگیری نسبت به اشخاص و مبرا از اهانتهای شخصی معرفی کرد. برنامههای زنده انتقادی در شبکههای مختلف سیما تا آنجا که به دولت مربوط است از وجوه مثبت صدا و سیما است اما سوءاستفاده برخی افراد از این فضای باز رسانهای برای اهانت، عقدهگشایی، دروغگویی و نفرت پراکنی به جایگاه رفیع رسانه ملی در صیانت از باورهای انقلابی مردم و مقابله با سیاهنمایی رسانههای بیگانه لطمه شدیدی میزند.»
علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری هم آنچه در برنامه زاویه رخ داده را افتضاحی شرمآور توصیف کرد و گفت: «بحث آزادی بیان نیست چون دیگر همه میدانند که نقد و اعتراض که هیچ، حتی درشتگویی به رئیس جمهوری هم ابداً عقوبتی بهدنبال ندارد؛ اما شوربختانه این بار بحث هرزگویی و فحاشی است.» او تأکید کرد: «آنتن صداوسیما در روز رفتن ترامپ و همزمان با افتتاح سومین ابر پروژه جهان در سال ۲۰۲۰ توسط رئیسجمهوری، جولانگاه افترا و توهین است و این شرارت، دیگر خارج از تحمل است. جای تأسف که گوینده آن محتوای سخیف و اتهام رکیک، معمم و رسانه هم، رسانه ملی است.»
شکایت از صداوسیما
معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم اعلام کرد بهدنبال پخش صحبتهای توهینآمیز نسبت به رئیسجمهوری و وزرای دولت در یکی از برنامههای تلویزیونی صداوسیما از این سازمان و کلیه عوامل پخش این برنامه شکایت خواهد کرد. همزمان نمایندگان قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیز خواستار برخورد حقوقی با هتاکی در برنامه تلویزیونی زاویه شدند. این نمایندگان در نامهای به رئیس شورای نظارت بر سازمان صداوسیما خواهان پیگیری موضوع و بررسی نحوه جلوگیری از چنین اقداماتی در برنامهها شدند.
تبری جستن شبکه چهار
در ادامه، روابط عمومی شبکه چهار صداوسیما هم در بیانیهای رسمی، با تبری جستن از اظهارات میهمان خود تأکید کرد که اتفاق ناخوشایندی که از سوی میهمان برنامه زاویه رخ داد، مخالف صریح بیانات رهبری مبنی بر حفظ حرمت مسئولان و مغایر با سیاستهای کلی شبکه چهار است. البته این شبکه، در نهایت بار مسئولیت را صرفاً به دوش جهان بزرگی انداخت و نوشت: «مسئولیت اظهار نظر میهمانان و کارشناسان برنامه زنده بر عهده خود آنان است و میبایست آن را جبران کنند.»
در بیانیه شبکه چهار به کلامی از امام علی(ع) اشاره شده است که میفرمایند: «خرد آدمی مایه سامان اوست و ادبش مایه قوام او و راستیاش پیشوای اوست و سپاسگزاری اش کمال او.» از این رو، از صداوسیما بهعنوان رسانه ملی و متعلق به ملت و نظام و نیز سایر چهرههای سیاسی که این روزها توپخانه خود را علیه دولت به کار انداختهاند، باید پرسید آیا به این کلام و ارزشهای انقلاب باز خواهند گشت؟ هرچند تبری جستن از احمد جهان بزرگی، گامی امیدبخش برای بهبود و سامان یافتن اصل گفتوگو در جامعه است، اما نقطه روشن آن جایی خواهد بود که همه طیفها و جریانها، خود را به گفتوگوی آزادانه و توأم با ادب و متانت متعهد بدانند.
احمد جهان بزرگی در برنامه «زاویه» شبکه چهار، بار دیگر نشان داد که این روزها بیاخلاقی تا چه اندازه به سکه رایج در محافل سیاسی مخالف دولت تبدیل شده است، سکهای که بازار نقد عالمانه اندیشهها و گفتوگوی سالم اندیشههای سیاسی را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
وقتی که جهان بزرگی نسبتهای ناروایی را متوجه منتخب 24 میلیون ایرانی میکرد، چشمهای بهت زده عماد افروغ، دیگر میهمان این برنامه، به تنهایی گویای عمق فاجعه بود تا جایی که مجری برنامه ناچار شد به این به اصطلاح استاد دانشگاه که از قضا در کسوت روحانیت هم هست، یادآوری کند که «بهجای تمرکز روی افراد و مصادیق، باید روی سیاستها تمرکز شود تا گفتوگو سیاست زده نشود.»
موضوع برنامه «پرسش از مناسبات قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی» ناظر بر بنیانهای جمهوری اسلامی ایران بود و هدف از آن، بررسی نقش، جایگاه و عاملیت مردم در نظام جمهوری اسلامی. عماد افروغ، استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس، در این برنامه از الزامات و مسئولیت دوجانبه مردم و مسئولان نسبت به یکدیگر گفت، هرچند نقش مسئولان را به مراتب پررنگتر از مردم دید. از جمله اینکه گفت: «ما یا نباید مردمسالاری دینی تشکیل میدادیم یا اگر تشکیل دادیم، باید به الزامات آن پایبند باشیم اما ما مردمسالاری دینی تشکیل دادیم، از اینرو نظارت باید دو لبه باشد، نظارت دو لبه، یعنی عدهای باید باشند که هم ما و مردم را ایمن کنند، یعنی باید تلاش کنند تا مردم رضایت داشته باشند و این رضایت هم برده وار نباشد، بلکه رضایت واقعی باشد، یعنی تأمین نیازهای مردم.
دیگر اینکه این حکومت باید اخلاقی باشد و مردم را فریب ندهد.»
اما وقتی نوبت به احمد جهان بزرگی رسید، او تلاش کرد با تفکیک مردمسالاری محض از مردم سالاری غیرمحض، اعمال محدودیت بر خواست و رأی مردم را امری تاریخی و ضروری نشان دهد و در ادامه سعی کرد القا کند که اگر مشکلی در کشور هست، ناشی از انتخاب مردم و کم کاری مسئولان است.او مدعی شد: «مسئولی که در خانه خود مینشیند که شاید پای منقل هم باشد، به این طرف و آن طرف سر نمیزند که کجای کشور چه میگذرد، حتی وزرا هم نمیتوانند با تو تماس بگیرند او مسئول است؟»
انزجار افکارعمومی و انتقاد مسئولان
ابتدا شهروندان بودند که در شبکههای اجتماعی، بسرعت به این اظهارات دور از ادب گفتوگو و خارج از چارچوب رقابتهای اندیشهای واکنش نشان دادند. در نهایت با بالاگرفتن انتقادها از سوی مسئولان دولتی به جهان بزرگی که از او بهعنوان عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یاد شده بود، کار بهجایی رسید که روابط عمومی این پژوهشگاه هم ضمن تقبیح هتاکی میهمان زاویه، انتساب این فرد به این مجموعه را تکذیب کرد.
حجتالاسلام علی اکبر رشاد، رئیس این پژوهشگاه هم، با تأکید بر اینکه افترا غیر از انتقاد است و نباید انتقاد با انتقام خلط شود، رعایت حریم مقامات و مسئولان نظام را مورد تأکید جدی رهبر معظم انقلاب دانست و تأکید کرد: «ما طلبهها بیش از سایر اقشار باید پایبند منطق و اخلاق نقد و امر به معروف و نهی از منکر باشیم، طرح مطالب ناصواب و به شیوه ناصوابتر قبیح مضاعف است.»
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری در «توئیتر» علت افزایش بیاخلاقیها و هجمهها به رئیس جمهوری را رقابتهای انتخاباتی 1400 دانست و گفت: «هر چه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشویم توهین به رئیسجمهوری و تخریب دولت افزایش مییابد، این روش غیراخلاقی که با آموزههای دینی ما مغایر است، برای توهینکنندگان محبوبیت نمیآورد، از عزم و اراده رئیسجمهوری و دولت برای تلاش بیشتر در این شرایط سخت و خدمت به مردم نمیکاهد.»
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با بیان اینکه «ادبیات سخیف، توهین و افترا از همه بد است و در کسوت روحانیت، آن هم از رسانه ملی، بدتر!» تصریح کرد: «با سخنان غرضآلوده زاویهها را بیشتر و دشمنان ایران را شادمان نکنیم.» معصومه ابتکار معاون رئیسجمهوری هم با بازنشر بخشی از آیه ۱۱ سوره حجرات، خطاب به این چهره که در کسوت روحانیت هم هست، نوشت: «از یکدیگر عیب نگیرید و به همدیگر لقبهای زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»
علی ربیعی، سخنگوی دولت هم تأکید کرد: «وقتی کلیپی از یک برنامه تلویزیونی حاوی توهین به رئیس جمهوری را دیدم، نمیدانم چرا بیاختیار فراتر از آن توهین، حرمت این کلمات به ذهنم خطور کرد: دهه فجر، روحانیت، پژوهشگاه، اندیشه اسلامی و صداوسیما به منزله دانشگاه.»
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری هم در توئیتی نوشت: «مردم اهل ملاقه و منقل را بخوبی میشناسند. ای کاش در کنار ریش و عمامه، جهانتان را هم بزرگتر میکردید تا بدانید که در این وانفسا اهانت به مردم شریف ایران و شخص دوم کشورتان نه خدمت به اسلامیت و جمهوریت بلکه همآوایی با یاوهگویان ترامپی است.»
آشنا در یادداشتی جداگانه در کانال تلگرامی خود نیز نوشت: «متأسفانه آقای جهان بزرگی با عبور از مرز انصاف و ادب تعبیر سخیفی را با ذکر احتمالاً به عالی ترین مقام اجرایی و دومین مقام رسمی جمهوری اسلامی نسبت داد و مجری نیز بدون نفی یا انکار این نسبت بحث را به جهت دیگری هدایت کرد و در پایان برنامه نیز تأکید کرد که نظرات حضار بیانگر دیدگاه شخصی آنها و نمودی از آزادی بیان است و برنامه را فارغ از جهتگیری نسبت به اشخاص و مبرا از اهانتهای شخصی معرفی کرد. برنامههای زنده انتقادی در شبکههای مختلف سیما تا آنجا که به دولت مربوط است از وجوه مثبت صدا و سیما است اما سوءاستفاده برخی افراد از این فضای باز رسانهای برای اهانت، عقدهگشایی، دروغگویی و نفرت پراکنی به جایگاه رفیع رسانه ملی در صیانت از باورهای انقلابی مردم و مقابله با سیاهنمایی رسانههای بیگانه لطمه شدیدی میزند.»
علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری هم آنچه در برنامه زاویه رخ داده را افتضاحی شرمآور توصیف کرد و گفت: «بحث آزادی بیان نیست چون دیگر همه میدانند که نقد و اعتراض که هیچ، حتی درشتگویی به رئیس جمهوری هم ابداً عقوبتی بهدنبال ندارد؛ اما شوربختانه این بار بحث هرزگویی و فحاشی است.» او تأکید کرد: «آنتن صداوسیما در روز رفتن ترامپ و همزمان با افتتاح سومین ابر پروژه جهان در سال ۲۰۲۰ توسط رئیسجمهوری، جولانگاه افترا و توهین است و این شرارت، دیگر خارج از تحمل است. جای تأسف که گوینده آن محتوای سخیف و اتهام رکیک، معمم و رسانه هم، رسانه ملی است.»
شکایت از صداوسیما
معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم اعلام کرد بهدنبال پخش صحبتهای توهینآمیز نسبت به رئیسجمهوری و وزرای دولت در یکی از برنامههای تلویزیونی صداوسیما از این سازمان و کلیه عوامل پخش این برنامه شکایت خواهد کرد. همزمان نمایندگان قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیز خواستار برخورد حقوقی با هتاکی در برنامه تلویزیونی زاویه شدند. این نمایندگان در نامهای به رئیس شورای نظارت بر سازمان صداوسیما خواهان پیگیری موضوع و بررسی نحوه جلوگیری از چنین اقداماتی در برنامهها شدند.
تبری جستن شبکه چهار
در ادامه، روابط عمومی شبکه چهار صداوسیما هم در بیانیهای رسمی، با تبری جستن از اظهارات میهمان خود تأکید کرد که اتفاق ناخوشایندی که از سوی میهمان برنامه زاویه رخ داد، مخالف صریح بیانات رهبری مبنی بر حفظ حرمت مسئولان و مغایر با سیاستهای کلی شبکه چهار است. البته این شبکه، در نهایت بار مسئولیت را صرفاً به دوش جهان بزرگی انداخت و نوشت: «مسئولیت اظهار نظر میهمانان و کارشناسان برنامه زنده بر عهده خود آنان است و میبایست آن را جبران کنند.»
در بیانیه شبکه چهار به کلامی از امام علی(ع) اشاره شده است که میفرمایند: «خرد آدمی مایه سامان اوست و ادبش مایه قوام او و راستیاش پیشوای اوست و سپاسگزاری اش کمال او.» از این رو، از صداوسیما بهعنوان رسانه ملی و متعلق به ملت و نظام و نیز سایر چهرههای سیاسی که این روزها توپخانه خود را علیه دولت به کار انداختهاند، باید پرسید آیا به این کلام و ارزشهای انقلاب باز خواهند گشت؟ هرچند تبری جستن از احمد جهان بزرگی، گامی امیدبخش برای بهبود و سامان یافتن اصل گفتوگو در جامعه است، اما نقطه روشن آن جایی خواهد بود که همه طیفها و جریانها، خود را به گفتوگوی آزادانه و توأم با ادب و متانت متعهد بدانند.
رئیس قوه قضائیه در سفر به استان سمنان:
همه بخشها باید خود را موظف به اجرای عدالت بدانند
رئیس قوه قضائیه در بیستمین سفر استانی خود به همراه جمعی از مسئولان عالی قضایی به سمنان سفر کرد. در ابتدای سفری که یک هفته پیش از انجام آن گروه مقدماتی 25 نفره قضایی در سطح استان برای بررسی مشکلات حضور داشتهاند، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه شورای اداری استان سمنان شرکت کرد و با تأکید بر این نکته که مردان و زنان عادل میتوانند عدالت را در جامعه برپا کنند، گفت: همه بخشهای نظام باید خود را موظف به اجرای عدالت بدانند.
رئیس قوه قضائیه عدالت را از جمله صفات برجسته انبیا و اولیای الهی دانست و گفت: ما نیز در جامعه اسلامی باید بهدنبال نظام اداری عادلانه باشیم و بدانیم که امروز توجه به قانون و قانونمنداری برای دست اندرکاران باید یک اصل باشد و هیچکس به خودش اجازه ندهد حقوق مردم، حقوق خاص افراد و حقوق عامه را پایمال کند. رئیس قوه قضائیه در ادامه فساد را نقطه مقابل عدالت دانست و گفت: خارج شدن از مسیر عدالت، همان قرار گرفتن در راه فساد است و اگر ما میخواهیم در مردم امیدآفرینی داشته باشیم باید در راه اجرای عدالت و قانونمداری همت کنیم.
بهگزارش مرکز رسانه قوه قضائیه وی با بیان اینکه نباید از انجام هرکاری در مسیر سهولت فعالیت فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان دریغ کرد، گفت: دستگاه قضایی همواره تلاش میکند که فعال اقتصادی احساس پشتوانه داشتن کند. رئیسی با تأکید بر این نکته که تسهیلات نباید به دلالانی که قصد اخلال در بازار را دارند داده شود، گفت: باید سازوکار به نحوی فراهم شود که تسهیلات به دست تولیدکنندگانی برسد که قصد فعالیت اقتصادی در کشور را دارند. تولید کننده هم باید احساس کند که قوانین و دستگاههای کشوری پشت سر او قرار دارند و هم باید اطمینان داشته باشد که زنجیزه نظارت شدهای برای توزیع کالای وی در داخل و خارج کشور وجود دارد. وی تصریح کرد: اگر بخواهیم در نگاه مردم اعتماد آفرینی کنیم، اجرای عدالت تضمین کننده است.
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از صحبتهای خود بر لزوم کاسته شدن بوروکراسیهای اداری تأکید کرد و گفت: امروز مردم از نظام اداری انتظار دارند که ضمن قانونمند عمل کردن، کارها بهصورت سهل و آسان انجام دهد؛ لزومی ندارد که یک کار اداری از هفت خان عبور کند تا مجوز بگیرد؛ گاهی اوقات طولانی شدن غیرعادی کارها، حقوق مردم را تضییع میکند.
رئیس قوه قضائیه همچنین «قوی شدن» را راهحل اصلی حل مشکلات کشور دانست و گفت: آنها که احساس میکنند مشکلات کشور با مذاکره حل میشود اشتباه میکنند. هرجا که ما با قوت در آن عرصه کار کردیم، دشمن را به عقب رانده و مأیوس کردهایم. امروز خود تحلیلگران امریکایی اذعان دارند که فشار حداکثری علیه ایران با مقاومت حداکثری روبهرو شده و به شکست انجامیده است. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه آنچه میتواند امریکا و اروپاییها را ناامید و تحریمها را خنثی کند، اجرای دقیق قانون مجلس شورای اسلامی است، بر نصب العین قرار دادن فرمایشات راهبردی رهبر معظم انقلاب در روز نوزدهم دی ماه تأکید کرد.
انتظار ارباب رجوع از مجموعه قضایی برای اجرای عدالت بحق است
رئیسی همچنین در ادامه این سفر در دیدار با قضات و کارکنان قضایی استان سمنان، «انجام کار بهنگام» را اساس کار در دادگستریها دانست و با مجاز ندانستن تأخیر و تعویق بلاوجه در انجام کار ارباب رجوع گفت: تأخیر و تعویق بلاوجه در هیچ واحد قضایی و نظارتی ولو برای یک روز مجاز نیست.
وی با بیان اینکه «نمی شود»، «نمی دانیم» و «نداریم»، نباید در حل مشکلات مربوط به پروندههای قضایی وجود داشته باشد، گفت: هرکسی در هر جایگاهی که قرار دارد، میتواند در امر کشف حقیقت به قاضی کمک کند. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه قلم قاضی باید براساس عدالت بچرخد ادامه داد: انتظار ارباب رجوع از مجموعه قضایی برای اجرای عدالت، انتظار بحقی است چرا که شأن قضا از شئون ممتازه انبیای الهی و اولیای خداست. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه مردم باید بدانند در صورت مراجعه به دستگاه قضایی از آنها رفع ظلم میشود، افزود: مسئولیتپذیری و بیتفاوت نبودن نسبت به مشکلات ارباب رجوع، باید یکی از شاخصههای اصلی قضات و کارکنان قوه قضائیه باشد. وی در جلسه شورای قضایی استان سمنان هم با بیان اینکه بهعنوان مسئول وظیفه داریم نسبت به حقوق مردم و حقوق عامه پاسخگو باشیم، گفت: یکی از مسائل مهم در حقوق عامه این است که مردم از مسئولان میخواهند که آنچه حقشان است را دنبال کنند و حتی اگر حق با کسی نبود نیز باید موضوع برای او تبیین شود. هم باید حکم را درست و عادلانه صادر کرد و هم باید حکم عادلانه را برای مجموعه مرتبط با این حکم تبیین نمود.
رئیسی در نشست خبری پایان سفر به استان سمنان با اشاره به دیدارهای مردمی معاون اول دستگاه قضا، رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور و همچنین رئیس سازمان زندانها با دهها نفر در جریان این سفر گفت: در این جلسه پیرامون کمبودهایی که مربوط به سازمانهای وابسته به دستگاه قضا و واحدهای قضایی در این استان است، تصمیماتی اتخاذ شد و مجموعا مبلغ ٧٠٠ میلیارد ریال از منابع استانى و قوه قضائیه به رفع مشکلات ضرورى که در استان سمنان مطرح است اختصاص پیدا کرد. همچنین آن دسته از مشکلات که در استان امکان حل آنها وجود ندارد از محل بودجه هاى جارى قوه قضائیه دارد پیگیری میشود.
رئیس قوه قضائیه عدالت را از جمله صفات برجسته انبیا و اولیای الهی دانست و گفت: ما نیز در جامعه اسلامی باید بهدنبال نظام اداری عادلانه باشیم و بدانیم که امروز توجه به قانون و قانونمنداری برای دست اندرکاران باید یک اصل باشد و هیچکس به خودش اجازه ندهد حقوق مردم، حقوق خاص افراد و حقوق عامه را پایمال کند. رئیس قوه قضائیه در ادامه فساد را نقطه مقابل عدالت دانست و گفت: خارج شدن از مسیر عدالت، همان قرار گرفتن در راه فساد است و اگر ما میخواهیم در مردم امیدآفرینی داشته باشیم باید در راه اجرای عدالت و قانونمداری همت کنیم.
بهگزارش مرکز رسانه قوه قضائیه وی با بیان اینکه نباید از انجام هرکاری در مسیر سهولت فعالیت فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان دریغ کرد، گفت: دستگاه قضایی همواره تلاش میکند که فعال اقتصادی احساس پشتوانه داشتن کند. رئیسی با تأکید بر این نکته که تسهیلات نباید به دلالانی که قصد اخلال در بازار را دارند داده شود، گفت: باید سازوکار به نحوی فراهم شود که تسهیلات به دست تولیدکنندگانی برسد که قصد فعالیت اقتصادی در کشور را دارند. تولید کننده هم باید احساس کند که قوانین و دستگاههای کشوری پشت سر او قرار دارند و هم باید اطمینان داشته باشد که زنجیزه نظارت شدهای برای توزیع کالای وی در داخل و خارج کشور وجود دارد. وی تصریح کرد: اگر بخواهیم در نگاه مردم اعتماد آفرینی کنیم، اجرای عدالت تضمین کننده است.
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از صحبتهای خود بر لزوم کاسته شدن بوروکراسیهای اداری تأکید کرد و گفت: امروز مردم از نظام اداری انتظار دارند که ضمن قانونمند عمل کردن، کارها بهصورت سهل و آسان انجام دهد؛ لزومی ندارد که یک کار اداری از هفت خان عبور کند تا مجوز بگیرد؛ گاهی اوقات طولانی شدن غیرعادی کارها، حقوق مردم را تضییع میکند.
رئیس قوه قضائیه همچنین «قوی شدن» را راهحل اصلی حل مشکلات کشور دانست و گفت: آنها که احساس میکنند مشکلات کشور با مذاکره حل میشود اشتباه میکنند. هرجا که ما با قوت در آن عرصه کار کردیم، دشمن را به عقب رانده و مأیوس کردهایم. امروز خود تحلیلگران امریکایی اذعان دارند که فشار حداکثری علیه ایران با مقاومت حداکثری روبهرو شده و به شکست انجامیده است. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه آنچه میتواند امریکا و اروپاییها را ناامید و تحریمها را خنثی کند، اجرای دقیق قانون مجلس شورای اسلامی است، بر نصب العین قرار دادن فرمایشات راهبردی رهبر معظم انقلاب در روز نوزدهم دی ماه تأکید کرد.
انتظار ارباب رجوع از مجموعه قضایی برای اجرای عدالت بحق است
رئیسی همچنین در ادامه این سفر در دیدار با قضات و کارکنان قضایی استان سمنان، «انجام کار بهنگام» را اساس کار در دادگستریها دانست و با مجاز ندانستن تأخیر و تعویق بلاوجه در انجام کار ارباب رجوع گفت: تأخیر و تعویق بلاوجه در هیچ واحد قضایی و نظارتی ولو برای یک روز مجاز نیست.
وی با بیان اینکه «نمی شود»، «نمی دانیم» و «نداریم»، نباید در حل مشکلات مربوط به پروندههای قضایی وجود داشته باشد، گفت: هرکسی در هر جایگاهی که قرار دارد، میتواند در امر کشف حقیقت به قاضی کمک کند. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه قلم قاضی باید براساس عدالت بچرخد ادامه داد: انتظار ارباب رجوع از مجموعه قضایی برای اجرای عدالت، انتظار بحقی است چرا که شأن قضا از شئون ممتازه انبیای الهی و اولیای خداست. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه مردم باید بدانند در صورت مراجعه به دستگاه قضایی از آنها رفع ظلم میشود، افزود: مسئولیتپذیری و بیتفاوت نبودن نسبت به مشکلات ارباب رجوع، باید یکی از شاخصههای اصلی قضات و کارکنان قوه قضائیه باشد. وی در جلسه شورای قضایی استان سمنان هم با بیان اینکه بهعنوان مسئول وظیفه داریم نسبت به حقوق مردم و حقوق عامه پاسخگو باشیم، گفت: یکی از مسائل مهم در حقوق عامه این است که مردم از مسئولان میخواهند که آنچه حقشان است را دنبال کنند و حتی اگر حق با کسی نبود نیز باید موضوع برای او تبیین شود. هم باید حکم را درست و عادلانه صادر کرد و هم باید حکم عادلانه را برای مجموعه مرتبط با این حکم تبیین نمود.
رئیسی در نشست خبری پایان سفر به استان سمنان با اشاره به دیدارهای مردمی معاون اول دستگاه قضا، رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور و همچنین رئیس سازمان زندانها با دهها نفر در جریان این سفر گفت: در این جلسه پیرامون کمبودهایی که مربوط به سازمانهای وابسته به دستگاه قضا و واحدهای قضایی در این استان است، تصمیماتی اتخاذ شد و مجموعا مبلغ ٧٠٠ میلیارد ریال از منابع استانى و قوه قضائیه به رفع مشکلات ضرورى که در استان سمنان مطرح است اختصاص پیدا کرد. همچنین آن دسته از مشکلات که در استان امکان حل آنها وجود ندارد از محل بودجه هاى جارى قوه قضائیه دارد پیگیری میشود.
چطور از وضعیت غم این روزها رها شویم؟
بهانههای کوچک شادی
مریم طالشی
گزارش نویس
«خوش به حال آنها که همیشه شادند.» این جمله را حتماً بارها شنیدهاید. کسانی که آن را با حسرت میگویند، لابد خودشان را خوشحال و شاد نمیدانند، برای همین هم هست که به حال آدمهای شاد غبطه میخورند. آنهایی که همیشه دارند میگویند و میخندند و دنیا برایشان آنقدرها جدی نیست. همیشه هم بخت با همین آدمهای خوشحال یار است یا دستکم اینجور به نظر میرسد. همه آدمها دنبال شادیاند اما به دست آوردن این متاع گرانبها آنقدرها هم برای همه راحت نیست. یعنی اینجوری نیست که از خواب بیدار شوید و بگویید خب، من آدم شادی هستم. اگر اینطور بود که دیگر این همه کتاب پرفروش منتشر نمیشد: «آخرین راز شاد زیستن»، «به سوی شادی» «چگونه شاد باشیم» و امثال آن.
حالا فرض کنید شرایطی مثل همین اوضاع پاندمی که درگیرش هستیم هم پیش بیاید. آنوقت دیگر شاد بودن حتی سختتر از قبل میشود. این روزها حتی همانها هم که قبلاً شاد بودند، حال و روزشان تعریف خاصی ندارد چه برسد به بقیه.
«شادی این روزها برایم یک احساس گمشده است. کمتر میخندم و خندههایم از ته دل نیست. شاید قبلاً هم آدم چندان شادی نبودم اما خیلی بهتر از حالا بودم. بیحوصله شدهام شاید. آدم همهاش منتظر است این شرایط عوض شود و کرونا برود اما این روزها حتی همین امید و انتظار هم اندکی خوشحالم نمیکند. فکر میکنم همهمان در یک وضعیت کسالتبار گیر افتادهایم.»
اینها را الهه 35 ساله میگوید. خانهدار و دارای یک فرزند. او اما آدمهای شادی را سراغ دارد که حتی در این شرایط هم دست از خوشگذرانی و برنامههایشان برنمیدارند. «من یک دخترخاله دارم که انگار اصلاً خانه اینها کرونا نیامده. اگر بهخاطر کرونا سفر نمیرود، در عوض تا میتواند گردش و تفریح برای خودش جور میکند. از آن آدمهایی هم نیست که بگویم رعایت نمیکند. اتفاقاً بهخاطر کرونا مراعات هم میکند و میهمانیهایی را که قبلاً میگرفت برگزار نمیکند، اما دورهمیهای کوچک با خانواده و دوستانش دارد. همیشه عکسهایش را میبینم که چقدر به نظر خوشحال و سرحال است و برای من این حال غریب است. نمیگویم حسادت میکنم اما اینکه آدم خودش را در هر شرایطی شاد نگه دارد، کار راحتی نیست و از عهده هرکسی برنمیآید. این را هم بگویم که دخترخالهام از آن آدمها نیست که به شادی تظاهر کند و فقط دنبال عکسهای شاد و رنگی برای اینستاگرام باشد. من که او را از نزدیک میشناسم میدانم که واقعاً شاد است.»
«قبلاً چقدر شاد بودیم و خودمان خبر نداشتیم.» صحبتهایش را با این جمله شروع میکند. پرنیان که معلم دبستان است، به قول خودش بریده. با کوچکترین بهانه گریهاش میگیرد و خودش را بدبخت حس میکند. «راستش دیگر امیدی ندارم این شرایط تمام شود. من قبلاً آدم شادی بودم. خودم که اینطور فکر میکردم. اوایل کرونا هم هنوز خوب بودم اما رفتهرفته بد و بدتر شدم. اوایل خیلیها مثل من فکر میکردند، بههرحال شرایط موقتی است و تا تابستان تمام میشود. دلمان را به کیک و شیرینی پختن در خانه و پیتزا درست کردن و اینجور کارها خوش میکردیم. سعی میکردیم سرمان را گرم کنیم و به همدیگر دلداری بدهیم. همان روزها خیلی با دوستان و فامیل تماس تصویری برقرار میکردیم اما کمکم دیگر حوصله این تماسهای تصویری را از دست دادم و حتی وقتی میبینم تلفنم دارد زنگ میخورد عصبانی میشوم و با کراهت جواب میدهم. احساس افسردگی دارم و این حس تمام زندگیام را مختل کرده. حتی فکر میکنم بروم استعفا بدهم چون برگزار کردن کلاسهای مدرسه هم برایم خیلی طاقتفرسا شده.»
امین نقطه مقابل پرنیان است. او از هر فرصتی برای شاد بودن استفاده میکند و معتقد است نباید به غصه و ناراحتی دامن زد: «یکی از کارهایی که در این مدت خودم را مجاب کردم انجام بدهم این بود که تا میتوانم از شبکههای اجتماعی و اخبار دوری کنم. این کار را هم کردم و نتیجه خوبی هم داشت. در یک حدی مطلع شدن از اخبار لازم است اما بیشتر از آن فقط آدم را دچار اضطراب میکند. سعی کردم برای خودم بیشتر از قبل برنامههای مفرح تدارک ببینم. مثلاً فیلمهای کمدی میدیدم و از هر چیزی که ناراحتم میکرد دوری میکردم. الان دور و بر آدم پر است از غم و غصه. دیگر خودمان نباید شرایط را بدتر کنیم. من دو تا خواهرزاده کوچک دارم که هروقت بتوانم میبرمشان پارک و در فضای آزاد با آنها بازی میکنم. این کار خیلی حالم را خوب میکند، علاوه بر اینکه برای بچهها هم خیلی خوب است و مادرشان هم میتواند اینجوری کمی وقت برای خودش داشته باشد. در کل آدم اگر برای کسی کاری کند، خودش حالش خوب میشود.»
نظر شما چیست؟ آیا شما هم فکر میکنید قبلاً آدم شادی بودید و حالا نیستید؟ اصلاً آدم میتواند قبلاً شاد باشد و حالا نه؟
دکتر سهیل رحیمی، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران این گفته را از اساس غلط میداند. به گفته او شادی یک حس است و آدم شاد بودن معنایی ندارد.
او ابتدا تعریفی از شادی ارائه میدهد: «شادی را از لحاظ روانشناسی، احساس درونی رضایتمندی تعریف میکنند. تجربهای از خرسندی و احساس خوب درباره خودم و زندگی خودم داشتن است. وقتی یک احساس مثبت داشته باشم و این احساس مثبت را در خودم پرورش دهم میتوانم در برابر چالشها بهتر دوام بیاورم. پس نمیتوانم بگویم قبلاً شاد بودم و الان نیستم، چون شادی یک حس است و به شدت بستگی دارد؛ به شیوه تفسیر ما از رویدادها و اینکه چطور رویدادها را میبینیم. گاهی تفسیرهای ما به جهت شرایط اجتماعی منفی میشود و آنوقت حس میکنیم که شادیمان کم شده. پس شادی همیشگی نیست اما میشود آن را پرورش داد و تقویت کرد. مقدار زیادی از تقویت شادی به فرهنگ حاکم بر هر کشوری برمیگردد. الان وقتی مشکلات معیشتی و مشکلاتی مثل پاندمی بیشتر میشود، ما چون احساس رضایتمندیمان کم میشود، فکر میکنیم که شادی نیست. مشکل این است ما مثلاً شادی را ربط میدهیم به مسائل مالی در صورتی که شادی الزاماً قابل وصل شدن به شرایط مالی نیست. پس اگر میخواهیم شاد باشیم، باید در هر شرایطی واقعگرایانه به زندگی نگاه کنیم یعنی اصطلاحاً در حال زندگی کنیم. نه به امید آینده باشیم و نه گذشته. مثلاً در مورد پاندمی نباید فکر کنیم که آیا در آینده واکسن میآید یا نه و به گذشته هم فکر نکنیم و بگوییم چه بدبخت بودیم و این همه آدم مردهاند. باید در همین لحظه با جهان هستی خودمان را یکی بدانیم. در شاخهای به نام روانشناسی انسانگرا معتقدند که شادی احساس تجربه اوج است. یعنی من خودم و جهان پیرامونم را یکپارچه ببینم. اگر میخواهم شاد باشم، باید دنیای پیرامونم را هم شاد ببینم.»
دکتر رحیمی برای آنکه احساس شادی را در خود ایجاد کنیم توصیههایی دارد: «نکته اول این است که باید خودمان را دوست داشته باشیم و دیگران را هم دوست بداریم. ما خیلی وقتها ادعا میکنیم همدیگر را دوست داریم اما فقط ادعا میکنیم. وقتی دوست داشتن را توسعه بدهیم، نگاهمان به زندگی عوض میشود. دومین کار این است که ایدهآلهایمان را بیاوریم پایینتر و موفقیتهای کوچکمان را جشن بگیریم. چرا صبر میکنیم بچه آخر سال کارنامه بگیرد و جایزه بدهیم؟ بهانههای کوچک برای شاد بودن پیدا کنیم. همینطور با طبیعت بیگانه نشویم. وقتی برف میآید برویم و در برف راه برویم. به پارک برویم و زیباییهای طبیعت را ببینیم. دیگر اینکه احساس درجا زدن نکنیم و حس کنیم انسان در حال رشدی هستیم. دائم احساس بدبختی نکنیم که البته متأسفانه این از یک دیدگاه تاریخی فرهنگی در ما ایرانیان ناشی میشود که به آن درماندگی آموخته شده میگویند. ما فقط دنبال منجی هستیم که نجاتمان دهد. ما باید شکر نعمت بگوییم و این را هم به یاد داشته باشیم که شادی مسری است و آدمهایی که احساس شادی دارند، آن را در جامعه سرایت میدهند. پس شادی تنها تفسیر ما از رویدادهای زندگی است.»
وقتی بالهای مرد پرنده باز نشد
مرگ چترباز معروف در پرش از نردبان آتشنشانی
گروه حوادث- مرجان همایونی/ باز نشدن چتر پرواز «محمد بزرگی» یکی از معروفترین چتربازان کشور که قرار بود بهمناسبت بزرگداشت شهدای آتشنشان پلاسکو با لباس آتشنشانان و از نردبان 58 متری آتشنشانی به پایین بپرد، مرگ تلخ وی را رقم زد.
ســـاعــــــت ۷ صبــــــح پنجشنبه 2 بهمن، محمد بزرگی 30 ساله به همراه همسرش و تعدادی از دوستانشان برای پروازی خاطرهانگیز مقابل ایستگاه آتشنشانی اکباتان حاضر شدند. قرار بود محمد بار دیگر با پرشی حیرتانگیز افتخاری دیگر در کارنامه حرفهای خود ثبت کند. اما این بار انگیزه و محل پرش محمد با تمام پروازهای قبلیاش
متفاوت بود.
مقابل ساختمان آتشنشانی فاز یک اکباتان نردبان آتشنشانی آماده بود تا محمد از آن به پایین بپرد و با چتر فرود آید. اولین بار نبود که این کار را انجام میداد و بیش از ۵ سالی میشد که چترش باز شده بود و روی زمین فرود آمده بود. اما اینبار سرنوشت به گونه دیگری رقم خورد و چتر محمد باز نشد. او از فاصله 50 متری با سرعت سقوط کرد و بهشدت مجروح شد سپس در بیمارستان جان باخت.
پریسا بختیاری، همسر محمد که هنوز در شوک این حادثه تلخ است در گفتوگو با «ایران» درباره حادثه چنین گفت: دو ماهی میشد که محمد تصمیم گرفته بود برای بزرگداشت شهدای پلاسکو در سالگرد این حادثه دست به چنین کاری بزند. البته اول قرار بود از ساختمان پلاسکو بپرد اما به ما مجوز ندادند. درنهایت موفق شدیم مجوز پرش از نردبان آتشنشانی را بگیریم.
۷ ثانیه تا مرگ
همسر محمد که خود نیز از چتربازان حرفهای است ادامه داد: محمد میخواست از نردبان آتشنشانی و با لباس آتشنشانی به یاد شهدای پلاسکو و آتشنشانهایی که چهار سال قبل از این نردبان بالا رفتند و جانشان را برای نجات همشهریان خود از دست دادند، این کار را اجرا کنیم. درنهایت مجوز پرش از روبهروی ایستگاه آتشنشانی اکباتان به ما داده شد و ما برای تمام کارهایمان مجوز گرفته بودیم و این کار به اصرار خودمان بود.
ساعت ۸:۳۰ دقیقه صبح را که نشان داد محمد روی نردبان آتشنشانی قرار گرفت. شمارش معکوس آغاز شد و بعد پرش، اما طناب چتر مشکل داشت و به جای باز شدن چتر دور بدنش پیچید و ۷ ثانیه طول کشید تا محمد با زمین برخورد کرد بدون آنکه طناب چترش باز شود.
پریسا بختیاری درباره علت حادثه میگوید: ما بارها و بارها و بارها تمرین کرده بودیم. محمد ارتفاعات کمتر از این را هم با چتر پریده بود. همه جوانب را بررسی کرده بودیم و از نظر فنی هیچ مشکلی نبود. احتمال وقوع این حادثه یک در میلیون بود که متأسفانه برای محمد رخ داد.
او ادامه میدهد: حتی سه روز قبل ما آخرین تمرین را انجام دادیم و هیچ مشکلی وجود نداشت. این حادثه برای ما واقعاً عجیب و باورنکردنی است. محمد مقابل چشمان وحشتزده من و دوستانش و همه حاضران در محل به زمین برخورد کرد. او را بلافاصله به بیمارستان صارم که در همان نزدیکی بود رساندیم اما همسرم جان باخت.
مسئولیت حادثه با خودمان است
همسر محمد با بیان اینکه هیچ نهاد و ارگانی در این ماجرا مقصر نیست، گفت: هیچ ارگان و نهادی در این ماجرا نقش نداشته و این پرش کاملاً با تصمیم شخصی خود ما بوده وهمه جا نیز این را اعلام کردیم که هیچ ارگانی در این ماجرا مقصر نیست. من و همسرم هر پروژه و پرشی را که بخواهیم آغاز کنیم فیلم تهیه میکنیم و در آخرین فیلم نیز این موضوع را گفتیم.
او ادامه میدهد: من و محمد ۶ سال قبل با هم ازدواج کردیم و زندگی خیلی شادی داشتیم و از این حادثه در شوک هستم. قرار بود فقط محمد پرش داشته باشد و با اینکه من خودم نیز چتربازم اما آن روز تصمیم نداشتم بپرم.
گزارش این حادثه مرگبار از سوی مأموران کلانتری ۱۳۵ آزادی ساعت ۱۱ صبح به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد و بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات برای مشخص شدن علت حادثه را صادر کرد.
تصمیم شخصی برای پرواز
ابراهیم کریمی نایب رئیس انجمن ورزشهای هوایی در این باره به ایسنا گفت: طراحی این پرواز یک کار شخصی بوده و ارتباطی با انجمن نداشته است. ما مجوزی در این خصوص صادر نکرده بودیم.
وی در ادامه گفت: یک چترباز بهطور شخصی میتواند از هر جایی بپرد. محمد بزرگی مجوزی برای انجام این مراسم از ما نگرفته است. البته اکنون مهمترین موضوع این است که یک چترباز خوب آن هم در سالگرد شهدای پلاسکو از بین ما رفته است که به خانواده ایشان تسلیت
عرض میکنیم.
ســـاعــــــت ۷ صبــــــح پنجشنبه 2 بهمن، محمد بزرگی 30 ساله به همراه همسرش و تعدادی از دوستانشان برای پروازی خاطرهانگیز مقابل ایستگاه آتشنشانی اکباتان حاضر شدند. قرار بود محمد بار دیگر با پرشی حیرتانگیز افتخاری دیگر در کارنامه حرفهای خود ثبت کند. اما این بار انگیزه و محل پرش محمد با تمام پروازهای قبلیاش
متفاوت بود.
مقابل ساختمان آتشنشانی فاز یک اکباتان نردبان آتشنشانی آماده بود تا محمد از آن به پایین بپرد و با چتر فرود آید. اولین بار نبود که این کار را انجام میداد و بیش از ۵ سالی میشد که چترش باز شده بود و روی زمین فرود آمده بود. اما اینبار سرنوشت به گونه دیگری رقم خورد و چتر محمد باز نشد. او از فاصله 50 متری با سرعت سقوط کرد و بهشدت مجروح شد سپس در بیمارستان جان باخت.
پریسا بختیاری، همسر محمد که هنوز در شوک این حادثه تلخ است در گفتوگو با «ایران» درباره حادثه چنین گفت: دو ماهی میشد که محمد تصمیم گرفته بود برای بزرگداشت شهدای پلاسکو در سالگرد این حادثه دست به چنین کاری بزند. البته اول قرار بود از ساختمان پلاسکو بپرد اما به ما مجوز ندادند. درنهایت موفق شدیم مجوز پرش از نردبان آتشنشانی را بگیریم.
۷ ثانیه تا مرگ
همسر محمد که خود نیز از چتربازان حرفهای است ادامه داد: محمد میخواست از نردبان آتشنشانی و با لباس آتشنشانی به یاد شهدای پلاسکو و آتشنشانهایی که چهار سال قبل از این نردبان بالا رفتند و جانشان را برای نجات همشهریان خود از دست دادند، این کار را اجرا کنیم. درنهایت مجوز پرش از روبهروی ایستگاه آتشنشانی اکباتان به ما داده شد و ما برای تمام کارهایمان مجوز گرفته بودیم و این کار به اصرار خودمان بود.
ساعت ۸:۳۰ دقیقه صبح را که نشان داد محمد روی نردبان آتشنشانی قرار گرفت. شمارش معکوس آغاز شد و بعد پرش، اما طناب چتر مشکل داشت و به جای باز شدن چتر دور بدنش پیچید و ۷ ثانیه طول کشید تا محمد با زمین برخورد کرد بدون آنکه طناب چترش باز شود.
پریسا بختیاری درباره علت حادثه میگوید: ما بارها و بارها و بارها تمرین کرده بودیم. محمد ارتفاعات کمتر از این را هم با چتر پریده بود. همه جوانب را بررسی کرده بودیم و از نظر فنی هیچ مشکلی نبود. احتمال وقوع این حادثه یک در میلیون بود که متأسفانه برای محمد رخ داد.
او ادامه میدهد: حتی سه روز قبل ما آخرین تمرین را انجام دادیم و هیچ مشکلی وجود نداشت. این حادثه برای ما واقعاً عجیب و باورنکردنی است. محمد مقابل چشمان وحشتزده من و دوستانش و همه حاضران در محل به زمین برخورد کرد. او را بلافاصله به بیمارستان صارم که در همان نزدیکی بود رساندیم اما همسرم جان باخت.
مسئولیت حادثه با خودمان است
همسر محمد با بیان اینکه هیچ نهاد و ارگانی در این ماجرا مقصر نیست، گفت: هیچ ارگان و نهادی در این ماجرا نقش نداشته و این پرش کاملاً با تصمیم شخصی خود ما بوده وهمه جا نیز این را اعلام کردیم که هیچ ارگانی در این ماجرا مقصر نیست. من و همسرم هر پروژه و پرشی را که بخواهیم آغاز کنیم فیلم تهیه میکنیم و در آخرین فیلم نیز این موضوع را گفتیم.
او ادامه میدهد: من و محمد ۶ سال قبل با هم ازدواج کردیم و زندگی خیلی شادی داشتیم و از این حادثه در شوک هستم. قرار بود فقط محمد پرش داشته باشد و با اینکه من خودم نیز چتربازم اما آن روز تصمیم نداشتم بپرم.
گزارش این حادثه مرگبار از سوی مأموران کلانتری ۱۳۵ آزادی ساعت ۱۱ صبح به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد و بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات برای مشخص شدن علت حادثه را صادر کرد.
تصمیم شخصی برای پرواز
ابراهیم کریمی نایب رئیس انجمن ورزشهای هوایی در این باره به ایسنا گفت: طراحی این پرواز یک کار شخصی بوده و ارتباطی با انجمن نداشته است. ما مجوزی در این خصوص صادر نکرده بودیم.
وی در ادامه گفت: یک چترباز بهطور شخصی میتواند از هر جایی بپرد. محمد بزرگی مجوزی برای انجام این مراسم از ما نگرفته است. البته اکنون مهمترین موضوع این است که یک چترباز خوب آن هم در سالگرد شهدای پلاسکو از بین ما رفته است که به خانواده ایشان تسلیت
عرض میکنیم.
کارشناسان در گفت و گو با «ایران»:
تولید محتوا در فضای مجازی را باید به بخش خصوصی سپرد
سوسن صادقی
خبرنگار
چندی پیش پرداخت دو هزار میلیارد تومان به صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی از محل درآمد اپراتورها خبرساز شد. این خبر را حسینعلی حاجی دلیگانی عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1400 رسانهای کرد. بعد از اظهارنظر برخی از مسئولان درباره تخصیص این میزان از بودجه به این دو سازمان، رحیم زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ اعلام کرد که تخصیص بودجه فقط برای صداوسیما نیست و 3هزار میلیارد تومان برای تولید محتوای فرهنگی در فضای مجازی در نظر گرفته شده و قرار است بین ۲۷ دستگاه برای تولید محتوای فرهنگی و کنترل فضای مجازی تقسیم شود. اما بحث اصلی این است که آیا اختصاص بودجه به نهادهای دولتی و حاکمیتی منجر به تولید محتوای غنی در فضای مجازی خواهد شد؟ کارشناسان حوزه تولیدمحتوا در فضای مجازی به «ایران» پاسخ میدهند.
تولید محتوا مطابق نیاز روز جامعه
سعید مشهدی کارشناس تولید محتوای دیجیتالی معتقد است اختصاص سهمی از درآمد اپراتورها برای تولید محتوا در فضای مجازی اقدام خوبی است اما پرداخت دو هزار میلیارد تومان از سهم اپراتورها به سازمانهای دولتی و حاکمیتی برای تولید محتوای غنی راهگشا نیست و این بودجه باید بهدست تولیدکنندگان محتوا در جامعه برسد تا آنها با یک برنامه به روز در تهیه محتوای فضای مجازی و مطابق با نیازهای مردم هزینه کنند.
مشهدی گفت: بعد از 10 سال پیگیری و با تلاشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بالاخره نمایندگان مجلس، فضای مجازی را درک کردند که برای تحرک در حوزه تولید محتوا در فضای مجازی چارهای جز تبعیت از نرم بینالمللی یعنی اختصاص بخشی از سهم درآمد اپراتورها به بخش تولیدمحتوا در فضای مجازی نیست. ولی باید با دقت آن را اجرایی کرد چون اگر به درستی اجرایی نشود و بازدهی نداشته باشد، ممکن است سالهای بعد از بودجه حذف شود و باز دچار مشکل در حوزه تولید محتوای بومی در کشور شویم.
این کارشناس تولید محتوای دیجیتالی با بیان آماری گفت: طبق آماری که پیش از شیوع کرونا اعلام شد باید گفت از 100 درصد ترافیک اینترنت 15درصد برای محتوای داخلی و 85درصد آن برای محتوای خارجی مصرف میشود. از 15 درصد ترافیک داخلی، 10 درصد برای VODها و... مصرف میشود. از 5 درصد باقی مانده هم حدود 3 تا 4 درصد از ترافیک صرف دانلود از سایتهای زرد و خبری و علمی غیرکاربردی میشود و تنها یک تا دو درصد از ترافیک، صرف تولیدمحتوای قابل تأمل و کاربردی داخلی میشود.
وی معتقد است تولید همین دو درصد محتوای قابل اعتماد و کاربردی در فضای مجازی دارای هزینه سنگینی است و بدون هزینه کردن درست، محتوای بومی و داخلی ما رشد نمیکند.
مشهدی گفت: اگر تاکنون کشور ما در حوزه تولیدمحتوای بومی و داخلی رشد نکرده به این دلیل است که به درستی بودجهها در این بخش هزینه نشده و تولیدکنندگان محتوای داخلی هیچ سهمی از این درآمدها و بودجهها نداشتهاند. این روند باعث میشود تولید محتوا در کشور دچار کاستی شده و محتوای غنی تولید نشود.
وی افزود: اینکه سهمی از درآمد اپراتورها به تولیدکنندگان محتوا برسد، ما را یک گام به خودکفایی در فضای مجازی نزدیکتر میکند و در پی آن مصرف ترافیک داخلی ما افزایش مییابد.
این کارشناس افزود: نهادهایی مانند صدا وسیما، سازمان تبلیغات و... که قرار است این بودجه برای تولید محتوا به آنها اختصاص یابد، هیچ ابزاری برای کسب و کار تولید محتوا و سازماندهی آن ندارند. سازمان تبلیغات اسلامی هم با وجود هزینه کردن میلیاردها تومان در این حوزه هیچ اثری از آنها در کل اکوسیستم تولید محتوا شاهد نیستیم و از آنجایی که بهدلیل کمبود بودجه دچار مشکلات حادی هستند، حتماً این بودجه را برای حل مشکلات خود صرف خواهند کرد.
این کارشناس اعتقاد دارد به نظر میرسد از آنجایی که تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اجتماع و اکوسیستم تولید محتوا ارتباط ارگانیکی دارد و با تعداد زیادی از مؤسسات فرهنگی و هنری و دیجیتالی فضای مجازی بخش خصوصی ارتباط دارد، میتواند با در اختیار گذاشتن بودجه بر اساس ایدههای آنها همه فعالان اکوسیستم را درگیر تولید محتوا کند. وی گفت: اگر این اکوسیستم تولید محتوای دیجیتالی فعال شود، درآمدزایی، اشتغالزایی و صادرات حتی بهصورت فرهنگی را در پی خواهد داشت که این اتفاق کمک میکند مؤسسات فعال در اکوسیستم تولید محتوا توانمند و قدرتمند شوند و اثرگذاری بیشتری داشته باشند.
یک سیاست اشتباه
علی محمدپور کارشناس تولید محتوای دیجیتالی نیز معتقد است تجربیات سالهای گذشته نشان داده اگر نهادهای دولتی و حاکمیتی بخواهند وارد تولید محتوا شوند، پول این کشور را دور ریختهاند چون در خوشبینانهترین حالت هم اگر این بودجه را واقعاً صرف تولیدمحتوا کنند مانند گذشته محتوای تولید شده آنها موردپسند مخاطب و نیاز روز آنها نخواهد بود.
محمدپور گفت: بارها تأکید شده تولیدمحتوا از سوی دولت و حاکمیت سیاست غلطی است و حاکمیت وظیفه تولید محتوا ندارد و این نهادها باید فعالان، تشکلها و مؤسسات بخش خصوصی را درگیر تولید محتوا کنند اگر واقعاً میخواهند این بودجه را صرف تحول در تولید محتوای غنی کنند بهتر است از فعالان این حوزه ایده بخواهند و برای تولید آن ایدههای خوب بودجه تخصیص دهند و بر روند هزینه بودجه هم نظارت کنند.
محمدپور اعتقاد دارد ارزش محتوا به تأثیرگذاری آن است و تأثیرگذاری آن هم در اثر ارتباط مستقیم کاربر و مصرف کننده است وقتی مصرف کننده از محتوای تولید شده تأثیر نپذیرد پس محتوای تولید شده با هزینه هنگفت هم ارزشی ندارد، چرا که ارزش را کاربر و مصرف کننده خلق میکند نه تولیدکننده محتوا.
وی گفت: سازمانهایی مانند صداوسیما و سازمان تبلیغات و... نتوانستهاند با مخاطبان خود ارتباط خوبی برقرار کنند. سازمان تبلیغات زمانی سایتی را بهنام «تبیان» راهاندازی کرد که ابتدا خوب بود ولی چون از عرصه تحولات و نیاز روز کاربران خود یعنی نوجوانان و جوانان عقب افتاد هم اکنون دیگر کسی نام این سایت را نمیداند.
تولید محتوای غیرجذاب
مسعود نظری منش دیگر کارشناس حوزه تولید محتوای دیجیتالی اعتقاد دارد دیرزمانی است که بودجه را به نهادهای دولتی و حاکمیتی برای تولید محتوا پرداخت میکنند از اینرو اثری از تولید محتوا نیست، بعد هم داد از نبود محتوای خوب در فضای مجازی و استفاده از محتواهای خارجی میزنند.
نظری منش گفت: کار حاکمیت تولید محتوا نیست اگر این بودجهها به درستی هزینه شده بود هم اکنون باید شاهد محتواهای غنی و کاربرپسند در کشور بودیم و کاربران از محتواهای خارجی و بعضاً دشمنان استفاده نمیکردند. هماکنون آزمودهها را میخواهند این بار با دریافت سهمی از اپراتورها بیازمایند. این در حالی است که این نهادها محتوای جذابی را مطابق نیاز کاربران تاکنون تولید نکردهاند.
وی افزود: اگر 50 تا 70 درصد این بودجه در نظر گرفته شده برای نهادهای مربوطه از طریق مرکز رسانههای دیجیتال هزینه شود، خوب است چون این مرکز با تمام ناشران دیجیتال و انجمنها در تمام حوزهها در ارتباط است.
این کارشناس تولیدمحتوای دیجیتالی اعتقاد دارد بهترین راه مصرف بودجه هم این است که این میزان مبلغ به بدنه تولیدکنندگان محتوای بخش خصوصی که دارای توانمندیهای زیادی در زمینه تولید محتوا با توجه به نیازهای مردم هستند، در نظر گرفته شود بهطوریکه هر فعالی طرح و ایده خوبی ارائه دهد بتواند از این بودجه استفاده کند.
نظری منش گفت: دغدغه بخش خصوصی این است که بگوید اکوسیستم تولید محتوای نهادهای دولتی و حاکمیتی مانند صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی و... نیستند بلکه بالای سر این اکوسیستم وزارت ارشاد با بدنهای در ارتباط با تولیدکنندگان محتواست.
وی افزود: مسئولان باید بدانند تولید بر اساس عرضه و تقاضا موفق خواهد بود و این را بخش خصوصی میتواند انجام دهد و هم اکنون فیلیمو و نماوا بهدلیل بازخوردی که از جامعه گرفتهاند، توانمند شدهاند و سریالهای باکیفیت تولید میکنند به طوری که بهدلیل عملکرد خوب خود حتی ایرانیان مقیم خارج را هم جذب کردهاند و آنها هم در حال استفاده از محتواهای VODها هستند؛ حتی شرکتهای داخلی در زمینه تولیدمحتوای کودک داریم که محتواهای خود را به کودکان مقیم امریکا میفروشند.
خبرنگار
چندی پیش پرداخت دو هزار میلیارد تومان به صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی از محل درآمد اپراتورها خبرساز شد. این خبر را حسینعلی حاجی دلیگانی عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1400 رسانهای کرد. بعد از اظهارنظر برخی از مسئولان درباره تخصیص این میزان از بودجه به این دو سازمان، رحیم زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ اعلام کرد که تخصیص بودجه فقط برای صداوسیما نیست و 3هزار میلیارد تومان برای تولید محتوای فرهنگی در فضای مجازی در نظر گرفته شده و قرار است بین ۲۷ دستگاه برای تولید محتوای فرهنگی و کنترل فضای مجازی تقسیم شود. اما بحث اصلی این است که آیا اختصاص بودجه به نهادهای دولتی و حاکمیتی منجر به تولید محتوای غنی در فضای مجازی خواهد شد؟ کارشناسان حوزه تولیدمحتوا در فضای مجازی به «ایران» پاسخ میدهند.
تولید محتوا مطابق نیاز روز جامعه
سعید مشهدی کارشناس تولید محتوای دیجیتالی معتقد است اختصاص سهمی از درآمد اپراتورها برای تولید محتوا در فضای مجازی اقدام خوبی است اما پرداخت دو هزار میلیارد تومان از سهم اپراتورها به سازمانهای دولتی و حاکمیتی برای تولید محتوای غنی راهگشا نیست و این بودجه باید بهدست تولیدکنندگان محتوا در جامعه برسد تا آنها با یک برنامه به روز در تهیه محتوای فضای مجازی و مطابق با نیازهای مردم هزینه کنند.
مشهدی گفت: بعد از 10 سال پیگیری و با تلاشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بالاخره نمایندگان مجلس، فضای مجازی را درک کردند که برای تحرک در حوزه تولید محتوا در فضای مجازی چارهای جز تبعیت از نرم بینالمللی یعنی اختصاص بخشی از سهم درآمد اپراتورها به بخش تولیدمحتوا در فضای مجازی نیست. ولی باید با دقت آن را اجرایی کرد چون اگر به درستی اجرایی نشود و بازدهی نداشته باشد، ممکن است سالهای بعد از بودجه حذف شود و باز دچار مشکل در حوزه تولید محتوای بومی در کشور شویم.
این کارشناس تولید محتوای دیجیتالی با بیان آماری گفت: طبق آماری که پیش از شیوع کرونا اعلام شد باید گفت از 100 درصد ترافیک اینترنت 15درصد برای محتوای داخلی و 85درصد آن برای محتوای خارجی مصرف میشود. از 15 درصد ترافیک داخلی، 10 درصد برای VODها و... مصرف میشود. از 5 درصد باقی مانده هم حدود 3 تا 4 درصد از ترافیک صرف دانلود از سایتهای زرد و خبری و علمی غیرکاربردی میشود و تنها یک تا دو درصد از ترافیک، صرف تولیدمحتوای قابل تأمل و کاربردی داخلی میشود.
وی معتقد است تولید همین دو درصد محتوای قابل اعتماد و کاربردی در فضای مجازی دارای هزینه سنگینی است و بدون هزینه کردن درست، محتوای بومی و داخلی ما رشد نمیکند.
مشهدی گفت: اگر تاکنون کشور ما در حوزه تولیدمحتوای بومی و داخلی رشد نکرده به این دلیل است که به درستی بودجهها در این بخش هزینه نشده و تولیدکنندگان محتوای داخلی هیچ سهمی از این درآمدها و بودجهها نداشتهاند. این روند باعث میشود تولید محتوا در کشور دچار کاستی شده و محتوای غنی تولید نشود.
وی افزود: اینکه سهمی از درآمد اپراتورها به تولیدکنندگان محتوا برسد، ما را یک گام به خودکفایی در فضای مجازی نزدیکتر میکند و در پی آن مصرف ترافیک داخلی ما افزایش مییابد.
این کارشناس افزود: نهادهایی مانند صدا وسیما، سازمان تبلیغات و... که قرار است این بودجه برای تولید محتوا به آنها اختصاص یابد، هیچ ابزاری برای کسب و کار تولید محتوا و سازماندهی آن ندارند. سازمان تبلیغات اسلامی هم با وجود هزینه کردن میلیاردها تومان در این حوزه هیچ اثری از آنها در کل اکوسیستم تولید محتوا شاهد نیستیم و از آنجایی که بهدلیل کمبود بودجه دچار مشکلات حادی هستند، حتماً این بودجه را برای حل مشکلات خود صرف خواهند کرد.
این کارشناس اعتقاد دارد به نظر میرسد از آنجایی که تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اجتماع و اکوسیستم تولید محتوا ارتباط ارگانیکی دارد و با تعداد زیادی از مؤسسات فرهنگی و هنری و دیجیتالی فضای مجازی بخش خصوصی ارتباط دارد، میتواند با در اختیار گذاشتن بودجه بر اساس ایدههای آنها همه فعالان اکوسیستم را درگیر تولید محتوا کند. وی گفت: اگر این اکوسیستم تولید محتوای دیجیتالی فعال شود، درآمدزایی، اشتغالزایی و صادرات حتی بهصورت فرهنگی را در پی خواهد داشت که این اتفاق کمک میکند مؤسسات فعال در اکوسیستم تولید محتوا توانمند و قدرتمند شوند و اثرگذاری بیشتری داشته باشند.
یک سیاست اشتباه
علی محمدپور کارشناس تولید محتوای دیجیتالی نیز معتقد است تجربیات سالهای گذشته نشان داده اگر نهادهای دولتی و حاکمیتی بخواهند وارد تولید محتوا شوند، پول این کشور را دور ریختهاند چون در خوشبینانهترین حالت هم اگر این بودجه را واقعاً صرف تولیدمحتوا کنند مانند گذشته محتوای تولید شده آنها موردپسند مخاطب و نیاز روز آنها نخواهد بود.
محمدپور گفت: بارها تأکید شده تولیدمحتوا از سوی دولت و حاکمیت سیاست غلطی است و حاکمیت وظیفه تولید محتوا ندارد و این نهادها باید فعالان، تشکلها و مؤسسات بخش خصوصی را درگیر تولید محتوا کنند اگر واقعاً میخواهند این بودجه را صرف تحول در تولید محتوای غنی کنند بهتر است از فعالان این حوزه ایده بخواهند و برای تولید آن ایدههای خوب بودجه تخصیص دهند و بر روند هزینه بودجه هم نظارت کنند.
محمدپور اعتقاد دارد ارزش محتوا به تأثیرگذاری آن است و تأثیرگذاری آن هم در اثر ارتباط مستقیم کاربر و مصرف کننده است وقتی مصرف کننده از محتوای تولید شده تأثیر نپذیرد پس محتوای تولید شده با هزینه هنگفت هم ارزشی ندارد، چرا که ارزش را کاربر و مصرف کننده خلق میکند نه تولیدکننده محتوا.
وی گفت: سازمانهایی مانند صداوسیما و سازمان تبلیغات و... نتوانستهاند با مخاطبان خود ارتباط خوبی برقرار کنند. سازمان تبلیغات زمانی سایتی را بهنام «تبیان» راهاندازی کرد که ابتدا خوب بود ولی چون از عرصه تحولات و نیاز روز کاربران خود یعنی نوجوانان و جوانان عقب افتاد هم اکنون دیگر کسی نام این سایت را نمیداند.
تولید محتوای غیرجذاب
مسعود نظری منش دیگر کارشناس حوزه تولید محتوای دیجیتالی اعتقاد دارد دیرزمانی است که بودجه را به نهادهای دولتی و حاکمیتی برای تولید محتوا پرداخت میکنند از اینرو اثری از تولید محتوا نیست، بعد هم داد از نبود محتوای خوب در فضای مجازی و استفاده از محتواهای خارجی میزنند.
نظری منش گفت: کار حاکمیت تولید محتوا نیست اگر این بودجهها به درستی هزینه شده بود هم اکنون باید شاهد محتواهای غنی و کاربرپسند در کشور بودیم و کاربران از محتواهای خارجی و بعضاً دشمنان استفاده نمیکردند. هماکنون آزمودهها را میخواهند این بار با دریافت سهمی از اپراتورها بیازمایند. این در حالی است که این نهادها محتوای جذابی را مطابق نیاز کاربران تاکنون تولید نکردهاند.
وی افزود: اگر 50 تا 70 درصد این بودجه در نظر گرفته شده برای نهادهای مربوطه از طریق مرکز رسانههای دیجیتال هزینه شود، خوب است چون این مرکز با تمام ناشران دیجیتال و انجمنها در تمام حوزهها در ارتباط است.
این کارشناس تولیدمحتوای دیجیتالی اعتقاد دارد بهترین راه مصرف بودجه هم این است که این میزان مبلغ به بدنه تولیدکنندگان محتوای بخش خصوصی که دارای توانمندیهای زیادی در زمینه تولید محتوا با توجه به نیازهای مردم هستند، در نظر گرفته شود بهطوریکه هر فعالی طرح و ایده خوبی ارائه دهد بتواند از این بودجه استفاده کند.
نظری منش گفت: دغدغه بخش خصوصی این است که بگوید اکوسیستم تولید محتوای نهادهای دولتی و حاکمیتی مانند صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی و... نیستند بلکه بالای سر این اکوسیستم وزارت ارشاد با بدنهای در ارتباط با تولیدکنندگان محتواست.
وی افزود: مسئولان باید بدانند تولید بر اساس عرضه و تقاضا موفق خواهد بود و این را بخش خصوصی میتواند انجام دهد و هم اکنون فیلیمو و نماوا بهدلیل بازخوردی که از جامعه گرفتهاند، توانمند شدهاند و سریالهای باکیفیت تولید میکنند به طوری که بهدلیل عملکرد خوب خود حتی ایرانیان مقیم خارج را هم جذب کردهاند و آنها هم در حال استفاده از محتواهای VODها هستند؛ حتی شرکتهای داخلی در زمینه تولیدمحتوای کودک داریم که محتواهای خود را به کودکان مقیم امریکا میفروشند.
نمایشگاه مجازی کتاب تهران ادامه دارد
استقبال مردم از خرید مجازی
گروه فرهنگی/ روزهای پایانی دومین روز از برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب، رئیس این رویداد از فروش بیش از ۲۰ میلیارد ریال کتاب در روز دوم خبر داد. خبری که گواه استقبال مردم از این نمایشگاه بود و بنابراین طبیعی است که در روزهای ابتدایی برپایی نمایشگاه مجازی کتاب تهران با وقوع برخی مشکلات فنی در دسترسی علاقهمندان به سایت همراه باشد؛ مشکلاتی که البته وقوع آنها دور از ذهن نبود. آنچنان که مجریان برپایی این رویداد نشر و حتی رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان پیشتر از مردم و ناشران خواسته بودند که در مواجهه با مشکلات احتمالی صبر پیشه کنند. برپایی نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران از همان بدو امر با اما واگرهایی همراه شد؛ مسائلی ازجمله اینکه برای برپایی نمایشگاهی به این وسعت آن هم در فضای مجازی آمادگیهای لازم را نداریم. البته نه اینکه تنها بحث کشور خودمان در میان باشد، حتی در گستره جهانی و در میان کشورهایی که به سطح بالایی از زیرساختهای مخابراتی و تکنولوژیهای ارتباطی دسترسی دارند هم برپایی چنین نمایشگاهی بی سابقه است. از همین رو، سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد و محسن جوادی، معاون فرهنگی او نیز در آیین افتتاحیه پیشاپیش از مردم بابت مشکلات احتمالی عذرخواهی کردند. دو روز ابتدایی نمایشگاه کتاب در حالی سپری شد که مراجعهکنندگان با پیامی مبنی بر نقص فنی سایت روبهرو شدند، به دنبال وقوع این اتفاق مجریان برپایی این رویداد حوزه نشر ضمن انتشار اطلاعیهای از این گفتند که سایت فروش نمایشگاه در حال ارتقای فنی است و تا ساعاتی دیگر راهاندازی می شود. هرچند که همچنان سرعت سایت پایین است و مسئولان باید زودتر چارهای برای بهینهسازی سایت خرید نمایشگاه کتاب بیندیشند. آنطور که آزاده نظربلند، معاون کتاب و فرهنگ خانه کتاب و ادبیات ایران (نهاد مجری برپایی نمایشگاه مذکور) به ایبنا گفته تا ساعات اولیه سومین روز نمایشگاه مجازی کتاب تهران بیش از 50 میلیارد ریال کتاب فروخته شده است. انتشار این آمار در حالی است که در سطح شهر خبری از تبلیغات خیابانی نیست و بهتبع آن بخش قابل توجهی از مردم هنوز اطلاعی از برپایی این رویداد ندارند. نکته دیگر، ارائه کتابهای ناشران داخلی با تخفیف 20 درصدی و کتابهای ناشران خارجی با تخفیف 50 درصدی است؛ در میان 180 ناشر خارجی که با ارائه آثار خود در این نمایشگاه شرکت کردهاند، حضور ایتالیاییها هم قابل توجه بوده است. آنچنان که چهار مؤسسه انتشار مهم این کشور با 53 عنوان کتاب به استقبال از کتابدوستان ایرانی آمدهاند. اما درخصوص چگونگی ارسال کتاب به آدرس خریداران اگر برای شما هم سؤال شده که در صورت خریداری کتاب از چند ناشر، آثار مذکور به یکباره ارسال میشوند یا در فواصل زمانی مختلف، باید بدانید با توجه به حجم بالای مرسولات کتاب چنین امکانی فراهم نیست اما به هر حال کتابها طی 3 تا 6 روز به دستتان خواهید رسید.گفتنی است که نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران از یکم بهمن آغازشده و تا ششم این ماه نیز ادامه دارد؛ ساعت بازدید و خرید در این نمایشگاه به صورت 24 ساعته است.
27 استان کشور یخ زدند
آسمان آبی کلانشهرهای ایران در دمای زیر صفر
زهره افشار
خبرنگار
وزش باد و پس از آن برف و باران و بوران؛ چتر سیاه و خاکستری دود را از روی سر کلانشهرهای ایران جمع کرد. هوای تهران در وضعیت مطلوب قرار گرفت و هوای مشهد پاک شد. اصفهان و تبریز و اراک هم پس از دو هفته ممتد، نفس راحتی کشیدند. اما جبهه سرمایی که از عصر چهارشنبه به تدریج ایران را فرا گرفت بدون حادثه هم نبود.
همانگونه که هواشناسی پیشبینی کرده بود دما در 27 استان به زیر صفر رسید و افت دما به حدی بود که دمای منفی 27.8 درجه سانتیگراد در فرودگاه اردبیل و منفی 27 درجه در سراب آذربایجان شرقی به ثبت رسید. بارش سنگین برف و کولاک که در مناطق کوهستانی به یک متر میرسید، موجب شد بیش از 1500 خودرو در برف گرفتار شوند. از سوی دیگر وزش باد شدید در برخی از نقاط کشور که تا به حال سابقه نداشته مشکلاتی را به وجود آورد.
«صادق ضیاییان» مدیرکل پیشبینی و هشدار سازمان هواشناسی کشور به «ایران» گفت: افت دما در کشور به حدی بود که روز جمعه فقط در 4 مرکز استان شامل زاهدان، اهواز، بوشهر و بندرعباس دمای بالای صفر داشتیم و حتی کمینه دمای اهواز نیز 3.8 درجه سانتیگراد بود و 27 استان کشور یخ زده بودند. به گفته وی، دیروز سردترین نقاط کشور در ایستگاههای فرودگاه اردبیل با منفی 28.7 درجه سانتیگراد، سراب منفی 27 درجه، ورزقان منفی 24 درجه، بستان آباد منفی 23 درجه و سقز منفی 22 درجه به ثبت رسید. دیروز همچنین در میان مراکز استان ها، اردبیل با 21 درجه زیر صفر، شهرکرد با منفی 14 درجه، تبریز منفی 13 درجه و زنجان منفی 12.6 سردترین مراکز استان بودند. وی افزود: دما در خراسان شمالی نیز که روز پنجشنبه شاهد برف خوبی بود، امروز شنبه به کمترین میزان میرسد. بجنورد دیروز به منفی 8.6 درجه رسیده بود. دیروز همچنین کمینه دمای تهران منفی 5 درجه بود و در فیروزکوه نیز دما منفی 19 درجه بود. وی با اشاره به اینکه پیشبینی میشود از امروز در نیمه غربی کشور روند افزایشی دما آغاز شود، تصریح کرد: این در حالی است که در شرق کشور کماکان با ماندگاری هوای سرد مواجه خواهیم بود. همچنین از امروز با پایداری هوا باید منتظر افزایش آلایندهها در شهرهای بزرگ و صنعتی باشیم.
یکهزار و 500 خودرو در برف زمین گیر شدند
در همین حال «فرهاد مهریاری» مدیرکل دفتر مدیریت بحران و تجهیزات و ماشینآلات سازمان راهداری و حملونقل جادهای نیز به «ایران» گفت: بهدنبال فعالیت سامانه بارشی در کشور، 21 استان کشور با برف و کولاک و تگرگ و 5 استان با بارش باران مواجه شدند که باید گفت 422 محور شریانی کشور با برف و کولاک روبهرو شده اند. تعدادی از این محورها در مقاطعی برای حفظ ایمنی کاربران و جلوگیری از درگیری ماشینها با کولاک بسته شدند. محور مهاباد -بوکان، خلخال -سرچم، شاهرود-گرگان مشهد- کلات، مشهد تربت - جام از این جمله بودند. وی افزود: 3200 راهدار با 2 هزار و 50 دستگاه ماشینآلات راهداری در چند روز گذشته 10 هزار تن شن و ماسه به منظور افزایش اصطکاک راهها در سطح جاده پاشیدند. به گفته وی، ارتفاع برف در مناطق کوهستانی این استانها به یک متر رسیده و وزش باد شدید و برودت شدید هوا موجب انتقال برف به سطح جادهها و یخ زدگی شده بود . تا صبح روز جمعه حدود 90 مسافر گرفتار در برف در راهداریها اسکان داده شده و بیش از 1500 خودروی گرفتار در برف رهاسازی شدند. وی گفت: با فعالیت این سامانه علاوه بر افت شدید دما و برف در بیشتر مناطق کشور وزش بادهای شدید با سرعت بالای 50 کیلومتر بر ساعت اتفاق افتاد که در برخی نقاط اصلاً سابقه نداشته است . مهریاری گفت: هرچند انتظار میرود سامانه بارشی امروز از کشور خارج شود اما با برودت دما و احتمال وزش باد خطر یخ زدگی سطح جادهها وجود دارد که باعث لغزندگی جادهها میشود لذا به رانندگان توصیه میشود حتماً ماشین خود را به تجهیزات زمستانی مجهز کرده و قبل از مسافرت از طریق تلفن 141 اطلاعات مسیر سفر خود را جویا شوند.
ارتفاع برف در خراسان شمالی از یک متر گذشت
در همین حال «جواد نظری» مدیرکل مدیریت بحران استان خراسان شمالی هم به «ایران» گفت: با اعلام وضعیت نارنجی هواشناسی برای بارش برف و برودت هوا کلیه نیروهای امدادی و خدماتی استان در آماده باش بودند. وی افزود: با بارش برف که از صبح روز پنجشنبه گذشته شروع شد، ارتفاع برف در برخی از نقاط استان به بیش از یک متر رسید و آنچه بیشتر موجب آزار مردم شد، وزش باد شدید بود که کولاک برف را رقم زده بود. وی تصریح کرد: به همت دستگاههای خدمات رسان استان با قطعی برق یا گاز مواجه نشدیم اما برخی گردنههای استان مانند امینالله برای ساعاتی بسته شد. به گفته وی، هرچند شریانهای اصلی استان تا صبح روز گذشته باز شده بود اما بازگشایی راههای روستایی تا عصر روز گذشته همچنان ادامه داشت. وی با اشاره به اینکه کلیه مساجد و مدارس برای اسکان اضطراری مردم تدارک دیده شده بود، افزود: با تلاش همکاران نیاز به اسکان اضطراری مسافران نبود اما بیش از یکصد خودرو که در برف گرفتار بودند از سوی راهداری رهاسازی شدند.
هشدار سرمازدگی محصولات کشاورزی در هرمزگان
مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان نیز با اشاره به پیشبینیهای هواشناسی از شرایط جوی استان در روزهای آینده گفت: براساس پیشبینیهای صورت گرفته وضعیت جوی و دریایی استان در چند روز پیش رو نامساعد و متلاطم خواهد بود.
مهرداد حسنزاده اظهار داشت: پیشبینیهای هواشناسی حاکی از افزایش سرعت باد در مناطق ساحلی و دریایی استان در روزهای آینده است که موجب متلاطم شدن دریا میشود. وی خاطرنشان کرد: دستگاههای مربوطه باید تمهیدات لازم را در بنادر هرمزگان اعمال و مردم و صیادان نیز از هرگونه تردد دریایی خودداری کنند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان یادآور شد: براساس نقشههای هواشناسی، دمای هوای استان در روزهای آینده (شنبه تا سهشنبه) بین پنج تا 10 درجه کاهش خواهد یافت و احتمال سرمازدگی محصولات کشاورزی وجود دارد.حسنزاده به کشاورزان، باغداران و مرغداران توصیه کرد با توجه به افت محسوس دما، تمهیدات لازم برای محافظت از محصولات کشاورزی و تنظیمات دمایی و رطوبتی در گلخانهها و مرغداریها در دستور کار قرار گیرد.
خبرنگار
وزش باد و پس از آن برف و باران و بوران؛ چتر سیاه و خاکستری دود را از روی سر کلانشهرهای ایران جمع کرد. هوای تهران در وضعیت مطلوب قرار گرفت و هوای مشهد پاک شد. اصفهان و تبریز و اراک هم پس از دو هفته ممتد، نفس راحتی کشیدند. اما جبهه سرمایی که از عصر چهارشنبه به تدریج ایران را فرا گرفت بدون حادثه هم نبود.
همانگونه که هواشناسی پیشبینی کرده بود دما در 27 استان به زیر صفر رسید و افت دما به حدی بود که دمای منفی 27.8 درجه سانتیگراد در فرودگاه اردبیل و منفی 27 درجه در سراب آذربایجان شرقی به ثبت رسید. بارش سنگین برف و کولاک که در مناطق کوهستانی به یک متر میرسید، موجب شد بیش از 1500 خودرو در برف گرفتار شوند. از سوی دیگر وزش باد شدید در برخی از نقاط کشور که تا به حال سابقه نداشته مشکلاتی را به وجود آورد.
«صادق ضیاییان» مدیرکل پیشبینی و هشدار سازمان هواشناسی کشور به «ایران» گفت: افت دما در کشور به حدی بود که روز جمعه فقط در 4 مرکز استان شامل زاهدان، اهواز، بوشهر و بندرعباس دمای بالای صفر داشتیم و حتی کمینه دمای اهواز نیز 3.8 درجه سانتیگراد بود و 27 استان کشور یخ زده بودند. به گفته وی، دیروز سردترین نقاط کشور در ایستگاههای فرودگاه اردبیل با منفی 28.7 درجه سانتیگراد، سراب منفی 27 درجه، ورزقان منفی 24 درجه، بستان آباد منفی 23 درجه و سقز منفی 22 درجه به ثبت رسید. دیروز همچنین در میان مراکز استان ها، اردبیل با 21 درجه زیر صفر، شهرکرد با منفی 14 درجه، تبریز منفی 13 درجه و زنجان منفی 12.6 سردترین مراکز استان بودند. وی افزود: دما در خراسان شمالی نیز که روز پنجشنبه شاهد برف خوبی بود، امروز شنبه به کمترین میزان میرسد. بجنورد دیروز به منفی 8.6 درجه رسیده بود. دیروز همچنین کمینه دمای تهران منفی 5 درجه بود و در فیروزکوه نیز دما منفی 19 درجه بود. وی با اشاره به اینکه پیشبینی میشود از امروز در نیمه غربی کشور روند افزایشی دما آغاز شود، تصریح کرد: این در حالی است که در شرق کشور کماکان با ماندگاری هوای سرد مواجه خواهیم بود. همچنین از امروز با پایداری هوا باید منتظر افزایش آلایندهها در شهرهای بزرگ و صنعتی باشیم.
یکهزار و 500 خودرو در برف زمین گیر شدند
در همین حال «فرهاد مهریاری» مدیرکل دفتر مدیریت بحران و تجهیزات و ماشینآلات سازمان راهداری و حملونقل جادهای نیز به «ایران» گفت: بهدنبال فعالیت سامانه بارشی در کشور، 21 استان کشور با برف و کولاک و تگرگ و 5 استان با بارش باران مواجه شدند که باید گفت 422 محور شریانی کشور با برف و کولاک روبهرو شده اند. تعدادی از این محورها در مقاطعی برای حفظ ایمنی کاربران و جلوگیری از درگیری ماشینها با کولاک بسته شدند. محور مهاباد -بوکان، خلخال -سرچم، شاهرود-گرگان مشهد- کلات، مشهد تربت - جام از این جمله بودند. وی افزود: 3200 راهدار با 2 هزار و 50 دستگاه ماشینآلات راهداری در چند روز گذشته 10 هزار تن شن و ماسه به منظور افزایش اصطکاک راهها در سطح جاده پاشیدند. به گفته وی، ارتفاع برف در مناطق کوهستانی این استانها به یک متر رسیده و وزش باد شدید و برودت شدید هوا موجب انتقال برف به سطح جادهها و یخ زدگی شده بود . تا صبح روز جمعه حدود 90 مسافر گرفتار در برف در راهداریها اسکان داده شده و بیش از 1500 خودروی گرفتار در برف رهاسازی شدند. وی گفت: با فعالیت این سامانه علاوه بر افت شدید دما و برف در بیشتر مناطق کشور وزش بادهای شدید با سرعت بالای 50 کیلومتر بر ساعت اتفاق افتاد که در برخی نقاط اصلاً سابقه نداشته است . مهریاری گفت: هرچند انتظار میرود سامانه بارشی امروز از کشور خارج شود اما با برودت دما و احتمال وزش باد خطر یخ زدگی سطح جادهها وجود دارد که باعث لغزندگی جادهها میشود لذا به رانندگان توصیه میشود حتماً ماشین خود را به تجهیزات زمستانی مجهز کرده و قبل از مسافرت از طریق تلفن 141 اطلاعات مسیر سفر خود را جویا شوند.
ارتفاع برف در خراسان شمالی از یک متر گذشت
در همین حال «جواد نظری» مدیرکل مدیریت بحران استان خراسان شمالی هم به «ایران» گفت: با اعلام وضعیت نارنجی هواشناسی برای بارش برف و برودت هوا کلیه نیروهای امدادی و خدماتی استان در آماده باش بودند. وی افزود: با بارش برف که از صبح روز پنجشنبه گذشته شروع شد، ارتفاع برف در برخی از نقاط استان به بیش از یک متر رسید و آنچه بیشتر موجب آزار مردم شد، وزش باد شدید بود که کولاک برف را رقم زده بود. وی تصریح کرد: به همت دستگاههای خدمات رسان استان با قطعی برق یا گاز مواجه نشدیم اما برخی گردنههای استان مانند امینالله برای ساعاتی بسته شد. به گفته وی، هرچند شریانهای اصلی استان تا صبح روز گذشته باز شده بود اما بازگشایی راههای روستایی تا عصر روز گذشته همچنان ادامه داشت. وی با اشاره به اینکه کلیه مساجد و مدارس برای اسکان اضطراری مردم تدارک دیده شده بود، افزود: با تلاش همکاران نیاز به اسکان اضطراری مسافران نبود اما بیش از یکصد خودرو که در برف گرفتار بودند از سوی راهداری رهاسازی شدند.
هشدار سرمازدگی محصولات کشاورزی در هرمزگان
مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان نیز با اشاره به پیشبینیهای هواشناسی از شرایط جوی استان در روزهای آینده گفت: براساس پیشبینیهای صورت گرفته وضعیت جوی و دریایی استان در چند روز پیش رو نامساعد و متلاطم خواهد بود.
مهرداد حسنزاده اظهار داشت: پیشبینیهای هواشناسی حاکی از افزایش سرعت باد در مناطق ساحلی و دریایی استان در روزهای آینده است که موجب متلاطم شدن دریا میشود. وی خاطرنشان کرد: دستگاههای مربوطه باید تمهیدات لازم را در بنادر هرمزگان اعمال و مردم و صیادان نیز از هرگونه تردد دریایی خودداری کنند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان یادآور شد: براساس نقشههای هواشناسی، دمای هوای استان در روزهای آینده (شنبه تا سهشنبه) بین پنج تا 10 درجه کاهش خواهد یافت و احتمال سرمازدگی محصولات کشاورزی وجود دارد.حسنزاده به کشاورزان، باغداران و مرغداران توصیه کرد با توجه به افت محسوس دما، تمهیدات لازم برای محافظت از محصولات کشاورزی و تنظیمات دمایی و رطوبتی در گلخانهها و مرغداریها در دستور کار قرار گیرد.
گزارش «ایران» از نگرانی و تصمیم خانوادهها برای جبران افت تحصیلی دانشآموزان
بازار داغ تدریس خصوصی در کنار آموزش آنلاین
هدی هاشمی
خبرنگار
آموزش مجازى حالا برای بسیارى از خانوادهها به یک دردسر بزرگ تبدیل شده است. این دردسر البته فقط برای خانوادهها نیست بلکه معلمان و دانشآموزان هم حالا فقط یک آرزو دارند و اینکه بساط کرونا خیلی زود جمع شود تا آنها بتوانند حضوری در کلاسهای درس آموزش را ادامه دهند. همه اینها هم فقط یک دلیل دارد و آن هم افت تحصیلی و عدم یادگیری دانشآموزان در کلاسهای درس مجازی است. آنطور که برخی از خانوادهها به «ایران» گفتهاند افت تحصیلی فرزندانشان اصلیترین دغدغه آنهاست. این موضوع البته برای کلاس اولیها و دومیها نگرانکنندهتر از دیگر پایهها عنوان شده است. تا جایی که معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش به «ایران» میگوید: «نگرانی جدی از افت تحصیلی برای دانشآموزان در پایههای اول و دوم وجود دارد. بویژه در بین دانشآموزان مناطق محروم که از حمایت خانوادهها هم برخوردار نیستند.» همین وضعیت یادگیری موجب شده که برخی از خانوادهها برای فرزندانشان معلم خصوصی بگیرند و برخیهای دیگر هم از معلمان خصوصی بخواهند تا در امتحانات دی ماه به جای فرزندشان در آزمون آنلاین شرکت کنند. موضوعی که
فرزانه بیات یکی از معلمهای خصوصی شهر تهران هم به آن اشاره میکند. او ٢٥ سال دبیر آموزش و پرورش است و در مقطع متوسطه اول و دوم فیزیک تدریس میکند. چند سالی هم هست که معلم خصوصی پایههای مختلف تحصیلی شده. این خانم معلم میگوید: «در دوران کرونا کار و کاسبی برخی از معلمهای خصوصی رونق پیدا کرده است. خانوادهها شاهد افت تحصیلی فرزندانشان بودهاند و برای همین در تمامی مقاطع بویژه مقطع ابتدایی از معلم خصوصی استفاده میکنند.»
آنطور که این معلم خصوصی میگوید، خانوادهها برای دروس علوم پایه فرزندانشان مثل ریاضی، فیزیک و شیمی معلم خصوصی میگیرند. البته در درس عربی هم بسیاری از دانشآموزان مشکل دارند.
حرفهای این خانم معلم درباره افت تحصیلی دانشآموزان و گرفتن معلم خصوصی البته مورد تأیید خانوادهها هم هست. مادر محمد امین به افت تحصیلی پسرش اشاره میکند. محمد امین دانشآموز پایه نهم است و امسال در درسهای ریاضی و عربی با مشکل مواجه شده است: «دانشآموزان در این سن و سال توجهی به کلاس و درس ندارند. کلاس آنلاین برایشان بیشتر جنبه تفریح دارد تا یک تکلیف. بهخاطر کرونا چارهای هم نیست و باید آموزشها مجازی باشد اما همین آموزش مجازی موجب شده که پسرم افت تحصیلی پیدا کند و ما مجبور شدیم برایش معلم خصوصی در درس ریاضی و عربی بگیریم. هزینه معلمهای خصوصی هم زیاد است. پسر خودم که از طریق معلم خصوصی درسهای ریاضی و عربی را آموزش میبیند. مدرسه هم نمونه دولتی است و برای فوق برنامهها هم از ما هزینه گرفتند. مدیر مدرسه گفت بخشی از فوق برنامهها آموزش در درسهایی است که دانشآموز مشکل دارد اما این کلاسها هم آنلاین برگزار شد و فایدهای نداشت.»
منیژه احمدى، مادر صبا دانشآموز کلاس دوم ابتدایی است. جمع روزهای مدرسه رفتن دخترش در این دو سال تحصیلی تا اینجا فقط ٦ ماه بوده است. مادر صبا یکی از والدینی است که میخواهد فرزندش به خاطر یادگیری بهتر به صورت محدود در مدرسه حاضر شود اما ترسهایی هم دارد: «الفبا را با هزار دردسر یاد گرفت. اول سال چند روزی محدود مدرسه رفت. باز برای ما خوب بود. خیالم راحت بود که چیزهایی یاد میگیرد اما وقتی مدارس تعطیل شد دوباره تمام مسئولیت آموزش او برعهده خودم افتاد. بچهها در آموزش مجازی خیلی خوب یاد نمیگیرند آن هم دانشآموزان ابتدایی که شیطنتهای خاص خود را دارند. باور کنید از زمانی که کلاس مجازی آغاز میشود تا پایان کلاس خودم هم کنارش مینشینم و درسها را یاد میگیرم. خیلی وقتها محتوا سخت است از خواهر بزرگترش میخواهم که کمکش کند.»
با این همه وضعیت تحصیلی مجازی دانشآموزان هم بستگی به نوع مدرسه دارد. آنهایی که وضع مالی خوبی دارند و در یک مدرسه غیرانتفاعی خاص درس میخوانند شرایط بهتری نسبت به دانشآموزان مدارس دولتی دارند. مریم علیمحمدی مادر مانلی دانشآموز کلاس چهارم ابتدایی است. او دخترش را در یک مدرسه غیرانتفاعی ثبت نام کرده است. شهریه امسال فرزندش حدود ١٤ میلیون تومان شده، آنها از همان روزهای ثبت نام از مدیر مدرسه خواستند که بهخاطر شرایط مجازی مدارس شهریه را کمتر کند اما مدیر مخالفت کرده و به والدین اعلام کرده که ما کار خودمان را انجام میدهیم. مادر این دانشآموز درباره آموزش فرزندش میگوید: «ما از یک برنامه اسکای روم استفاده میکنیم و از ساعت ٧:30صبح تا ١٤ بعد ازظهر دانشآموزان سر کلاس هستند. مثل همان روزهایی که به مدرسه میرفتند. برنامه درسی آنها هم به این صورت بود که معلم بچهها را میدید و بچهها هم حتماً باید با معلم رودررو ارتباط برقرار میکردند. آموزش خوب بود خودم خیلی وقتها بالا سر دخترم مینشستم و درس و مشقش را بررسی میکردم. از بابت تدریس هم دقت میکردم که چطور درس میدهند. دانشآموز با معلم تعامل دارد. اگر دانشآموزی درس را یاد نمیگرفت معلم بارها توضیح میداد. تکالیف بعد از کلاس باید نوشته و ارسال میشد. قبول دارم که در آموزش مجازی برخی از بچهها متوجه درس نمیشوند و افت تحصیلی پیدا میکنند. در اطرافیان میبینم که مادرها سرکار میروند و وقتی برای کمک کردن به فرزندانشان ندارند. بنابراین آنها معلم خصوصی میگیرند.»
برخی از پایه های دیگر هم افت تحصیلی داشتند
دردسرهای آموزش مجازی فقط برای خانوادهها نیست. برخی از معلمها هم بر این باورند که آموزش مجازی سختی کار آنها را بیشتر کرده است. سختی کاری که البته نتیجهای هم برای معلمان ندارد چرا که دانشآموزان دچار افت تحصیلی شدهاند. بنابراین برخی از معلمان خواهان برگزاری کلاسها بهصورت حضوری هستند. مهدی بهلولی معلم ریاضی و کارشناس تعلیم و تربیت در اینباره معتقد است: «دانشآموزان در آموزش مجازی افت تحصیلی داشتهاند. این موضوع در پایه ابتدایی بیشتر از دیگر پایهها است.»
او به تحلیل افت تحصیلی در دوره ابتدایی اشاره میکند و میگوید: «بار اصلی آموزش در دوره ابتدایی برعهده خانوادههاست. برخی از پدرها و مادرها ممکن است کمسواد باشند و یا بهخاطر مشغلههای کاری فراوانی که دارند فرصت نمیکنند در یادگیری کنار فرزندانشان باشند. نقش خانواده بخصوص در کلاس اول و دوم ابتدایی بسیار مهم است. در این دوره تحصیلی معلمها بسیاری از کارهای دانشآموزان را از والدین میخواهند. حالا اگر مادر یا پدر کمسواد باشد ارتباط بین معلم و دانشآموز خیلی سخت میشود و دانشآموزان طبیعتاً دچار افت میشوند. حالا که کلاسها مجازی است و شرایط آموزش بسیار سختتر شده، پسر خودم اول ابتدایی است و این موضوع را بهخوبی هم به عنوان یک پدر و هم به عنوان معلم درک میکنم. در پایههای بالاتر هم دانشآموزان در برخی از درسها دچار افت شدهاند. دانشآموز با معلم ارتباط نزدیک ندارد و نمیداند چگونه درس بخواند. البته یکی از مهمترین مشکلات آموزش آنلاین این است که امکان تقلب برای دانشآموز زیاد است و به همین خاطر دانشآموز درس را جدی نمیگیرد. برخی از خانوادهها هم نگران تحصیل فرزندانشان هستند. برای همین معلم خصوصی میگیرند. قیمت کلاسهای خصوصی هم در تهران و شهرستانها متفاوت است. البته در تهران هم قیمتها در مناطق بالای شهر و پایین شهر فرق میکند.»
او تأکید میکند: «هماکنون خانوادهها از آموزش حضوری استقبال نمیکنند. چون میترسند که فرزندانشان به کرونا مبتلا شوند. چهارشنبه هفته گذشته کلاسهای دانشآموزان اول و دوم حضوری شده است. در این مدت پسرم را به مدرسه بردم از کلاس ٣٨ نفره فقط سه دانشآموز آمده بودند.»
مرضيه مسكرزاده،مدیرکل متوسطه اول آموزش و پرورش نیز درباره آموزش مجازي دانش آموزان مقطع متوسطه مي گويد:«در پايه اول و دوم ابتدايي شرايط متفاوت است. دانش آموزان در كلاس اول خواندن و نوشتن را ياد ميگيرند بايد قلم به دست بگيرند و الفبا را بنويسند. در اين پايه حتماً بايد آموزش حضوري باشد اما در پايه هاي ديگر اين مشكل وجود ندارد. با اين همه هيچ آموزشي جاي آموزش حضوري را نمیگيرد و کيفيت در آموزش مجازي مثل آموزش حضوري نيست. ما هم به خاطر كرونا چاره اي نداريم و نميتوانيم آموزش را متوقف كنيم .
او درباره معلم هاي خصوصي هم مي گويد: خانواده مستقل است و نميتوانم انكار و يا تأیید كنم كه خانواده ها به سمت معلم خصوصي روي آوردهاند. شرايط به گونه اي است كه خانواده مجبور است به فكر آموزش فرزندش باشد.
زهرا علی اکبری معلم و کارشناس تعلیم و تربیت در این باره معتقد است: «متأسفانه دانشآموزان در همه پایهها بویژه پایههای ابتدایی با یک افت تحصیلی مواجه شدند. یادگیری ضعیف است و خانوادهها هم برای اینکه به دانشآموزانشان کمک کنند مجبور شدند از معلم خصوصی استفاده کنند. سیستم آموزشی با این مدل آموزش مجازی در سالهای آینده دچار مشکل میشود و ما نگران این موضوع هستیم.»
خبرنگار
آموزش مجازى حالا برای بسیارى از خانوادهها به یک دردسر بزرگ تبدیل شده است. این دردسر البته فقط برای خانوادهها نیست بلکه معلمان و دانشآموزان هم حالا فقط یک آرزو دارند و اینکه بساط کرونا خیلی زود جمع شود تا آنها بتوانند حضوری در کلاسهای درس آموزش را ادامه دهند. همه اینها هم فقط یک دلیل دارد و آن هم افت تحصیلی و عدم یادگیری دانشآموزان در کلاسهای درس مجازی است. آنطور که برخی از خانوادهها به «ایران» گفتهاند افت تحصیلی فرزندانشان اصلیترین دغدغه آنهاست. این موضوع البته برای کلاس اولیها و دومیها نگرانکنندهتر از دیگر پایهها عنوان شده است. تا جایی که معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش به «ایران» میگوید: «نگرانی جدی از افت تحصیلی برای دانشآموزان در پایههای اول و دوم وجود دارد. بویژه در بین دانشآموزان مناطق محروم که از حمایت خانوادهها هم برخوردار نیستند.» همین وضعیت یادگیری موجب شده که برخی از خانوادهها برای فرزندانشان معلم خصوصی بگیرند و برخیهای دیگر هم از معلمان خصوصی بخواهند تا در امتحانات دی ماه به جای فرزندشان در آزمون آنلاین شرکت کنند. موضوعی که
فرزانه بیات یکی از معلمهای خصوصی شهر تهران هم به آن اشاره میکند. او ٢٥ سال دبیر آموزش و پرورش است و در مقطع متوسطه اول و دوم فیزیک تدریس میکند. چند سالی هم هست که معلم خصوصی پایههای مختلف تحصیلی شده. این خانم معلم میگوید: «در دوران کرونا کار و کاسبی برخی از معلمهای خصوصی رونق پیدا کرده است. خانوادهها شاهد افت تحصیلی فرزندانشان بودهاند و برای همین در تمامی مقاطع بویژه مقطع ابتدایی از معلم خصوصی استفاده میکنند.»
آنطور که این معلم خصوصی میگوید، خانوادهها برای دروس علوم پایه فرزندانشان مثل ریاضی، فیزیک و شیمی معلم خصوصی میگیرند. البته در درس عربی هم بسیاری از دانشآموزان مشکل دارند.
حرفهای این خانم معلم درباره افت تحصیلی دانشآموزان و گرفتن معلم خصوصی البته مورد تأیید خانوادهها هم هست. مادر محمد امین به افت تحصیلی پسرش اشاره میکند. محمد امین دانشآموز پایه نهم است و امسال در درسهای ریاضی و عربی با مشکل مواجه شده است: «دانشآموزان در این سن و سال توجهی به کلاس و درس ندارند. کلاس آنلاین برایشان بیشتر جنبه تفریح دارد تا یک تکلیف. بهخاطر کرونا چارهای هم نیست و باید آموزشها مجازی باشد اما همین آموزش مجازی موجب شده که پسرم افت تحصیلی پیدا کند و ما مجبور شدیم برایش معلم خصوصی در درس ریاضی و عربی بگیریم. هزینه معلمهای خصوصی هم زیاد است. پسر خودم که از طریق معلم خصوصی درسهای ریاضی و عربی را آموزش میبیند. مدرسه هم نمونه دولتی است و برای فوق برنامهها هم از ما هزینه گرفتند. مدیر مدرسه گفت بخشی از فوق برنامهها آموزش در درسهایی است که دانشآموز مشکل دارد اما این کلاسها هم آنلاین برگزار شد و فایدهای نداشت.»
منیژه احمدى، مادر صبا دانشآموز کلاس دوم ابتدایی است. جمع روزهای مدرسه رفتن دخترش در این دو سال تحصیلی تا اینجا فقط ٦ ماه بوده است. مادر صبا یکی از والدینی است که میخواهد فرزندش به خاطر یادگیری بهتر به صورت محدود در مدرسه حاضر شود اما ترسهایی هم دارد: «الفبا را با هزار دردسر یاد گرفت. اول سال چند روزی محدود مدرسه رفت. باز برای ما خوب بود. خیالم راحت بود که چیزهایی یاد میگیرد اما وقتی مدارس تعطیل شد دوباره تمام مسئولیت آموزش او برعهده خودم افتاد. بچهها در آموزش مجازی خیلی خوب یاد نمیگیرند آن هم دانشآموزان ابتدایی که شیطنتهای خاص خود را دارند. باور کنید از زمانی که کلاس مجازی آغاز میشود تا پایان کلاس خودم هم کنارش مینشینم و درسها را یاد میگیرم. خیلی وقتها محتوا سخت است از خواهر بزرگترش میخواهم که کمکش کند.»
با این همه وضعیت تحصیلی مجازی دانشآموزان هم بستگی به نوع مدرسه دارد. آنهایی که وضع مالی خوبی دارند و در یک مدرسه غیرانتفاعی خاص درس میخوانند شرایط بهتری نسبت به دانشآموزان مدارس دولتی دارند. مریم علیمحمدی مادر مانلی دانشآموز کلاس چهارم ابتدایی است. او دخترش را در یک مدرسه غیرانتفاعی ثبت نام کرده است. شهریه امسال فرزندش حدود ١٤ میلیون تومان شده، آنها از همان روزهای ثبت نام از مدیر مدرسه خواستند که بهخاطر شرایط مجازی مدارس شهریه را کمتر کند اما مدیر مخالفت کرده و به والدین اعلام کرده که ما کار خودمان را انجام میدهیم. مادر این دانشآموز درباره آموزش فرزندش میگوید: «ما از یک برنامه اسکای روم استفاده میکنیم و از ساعت ٧:30صبح تا ١٤ بعد ازظهر دانشآموزان سر کلاس هستند. مثل همان روزهایی که به مدرسه میرفتند. برنامه درسی آنها هم به این صورت بود که معلم بچهها را میدید و بچهها هم حتماً باید با معلم رودررو ارتباط برقرار میکردند. آموزش خوب بود خودم خیلی وقتها بالا سر دخترم مینشستم و درس و مشقش را بررسی میکردم. از بابت تدریس هم دقت میکردم که چطور درس میدهند. دانشآموز با معلم تعامل دارد. اگر دانشآموزی درس را یاد نمیگرفت معلم بارها توضیح میداد. تکالیف بعد از کلاس باید نوشته و ارسال میشد. قبول دارم که در آموزش مجازی برخی از بچهها متوجه درس نمیشوند و افت تحصیلی پیدا میکنند. در اطرافیان میبینم که مادرها سرکار میروند و وقتی برای کمک کردن به فرزندانشان ندارند. بنابراین آنها معلم خصوصی میگیرند.»
برخی از پایه های دیگر هم افت تحصیلی داشتند
دردسرهای آموزش مجازی فقط برای خانوادهها نیست. برخی از معلمها هم بر این باورند که آموزش مجازی سختی کار آنها را بیشتر کرده است. سختی کاری که البته نتیجهای هم برای معلمان ندارد چرا که دانشآموزان دچار افت تحصیلی شدهاند. بنابراین برخی از معلمان خواهان برگزاری کلاسها بهصورت حضوری هستند. مهدی بهلولی معلم ریاضی و کارشناس تعلیم و تربیت در اینباره معتقد است: «دانشآموزان در آموزش مجازی افت تحصیلی داشتهاند. این موضوع در پایه ابتدایی بیشتر از دیگر پایهها است.»
او به تحلیل افت تحصیلی در دوره ابتدایی اشاره میکند و میگوید: «بار اصلی آموزش در دوره ابتدایی برعهده خانوادههاست. برخی از پدرها و مادرها ممکن است کمسواد باشند و یا بهخاطر مشغلههای کاری فراوانی که دارند فرصت نمیکنند در یادگیری کنار فرزندانشان باشند. نقش خانواده بخصوص در کلاس اول و دوم ابتدایی بسیار مهم است. در این دوره تحصیلی معلمها بسیاری از کارهای دانشآموزان را از والدین میخواهند. حالا اگر مادر یا پدر کمسواد باشد ارتباط بین معلم و دانشآموز خیلی سخت میشود و دانشآموزان طبیعتاً دچار افت میشوند. حالا که کلاسها مجازی است و شرایط آموزش بسیار سختتر شده، پسر خودم اول ابتدایی است و این موضوع را بهخوبی هم به عنوان یک پدر و هم به عنوان معلم درک میکنم. در پایههای بالاتر هم دانشآموزان در برخی از درسها دچار افت شدهاند. دانشآموز با معلم ارتباط نزدیک ندارد و نمیداند چگونه درس بخواند. البته یکی از مهمترین مشکلات آموزش آنلاین این است که امکان تقلب برای دانشآموز زیاد است و به همین خاطر دانشآموز درس را جدی نمیگیرد. برخی از خانوادهها هم نگران تحصیل فرزندانشان هستند. برای همین معلم خصوصی میگیرند. قیمت کلاسهای خصوصی هم در تهران و شهرستانها متفاوت است. البته در تهران هم قیمتها در مناطق بالای شهر و پایین شهر فرق میکند.»
او تأکید میکند: «هماکنون خانوادهها از آموزش حضوری استقبال نمیکنند. چون میترسند که فرزندانشان به کرونا مبتلا شوند. چهارشنبه هفته گذشته کلاسهای دانشآموزان اول و دوم حضوری شده است. در این مدت پسرم را به مدرسه بردم از کلاس ٣٨ نفره فقط سه دانشآموز آمده بودند.»
مرضيه مسكرزاده،مدیرکل متوسطه اول آموزش و پرورش نیز درباره آموزش مجازي دانش آموزان مقطع متوسطه مي گويد:«در پايه اول و دوم ابتدايي شرايط متفاوت است. دانش آموزان در كلاس اول خواندن و نوشتن را ياد ميگيرند بايد قلم به دست بگيرند و الفبا را بنويسند. در اين پايه حتماً بايد آموزش حضوري باشد اما در پايه هاي ديگر اين مشكل وجود ندارد. با اين همه هيچ آموزشي جاي آموزش حضوري را نمیگيرد و کيفيت در آموزش مجازي مثل آموزش حضوري نيست. ما هم به خاطر كرونا چاره اي نداريم و نميتوانيم آموزش را متوقف كنيم .
او درباره معلم هاي خصوصي هم مي گويد: خانواده مستقل است و نميتوانم انكار و يا تأیید كنم كه خانواده ها به سمت معلم خصوصي روي آوردهاند. شرايط به گونه اي است كه خانواده مجبور است به فكر آموزش فرزندش باشد.
زهرا علی اکبری معلم و کارشناس تعلیم و تربیت در این باره معتقد است: «متأسفانه دانشآموزان در همه پایهها بویژه پایههای ابتدایی با یک افت تحصیلی مواجه شدند. یادگیری ضعیف است و خانوادهها هم برای اینکه به دانشآموزانشان کمک کنند مجبور شدند از معلم خصوصی استفاده کنند. سیستم آموزشی با این مدل آموزش مجازی در سالهای آینده دچار مشکل میشود و ما نگران این موضوع هستیم.»
زوال اخلاق زوال سیاست
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
بـــــرخــی اتفاقـــات و اظهارات مثل دماسنج در جامعــــه عمــــل میکنند. این اتفاقات نشانگر تحولاتی است که در بطن اجتماع، سیاست، فرهنــــگ و اقتصاد شکل گرفتهاند و حکایت از یک روند اغلب درازمدت دارند. اظهارات میهمان یک برنامه در صداوسیما را نباید اتفاقی و تصادفی دید. موضوع فقط بیان یک واژه در برنامه تلویزیونی «زاویه» نیست. مدتهاست نوع سخن گفتن و کنشها در ساحت سیاسی و ادبیاتی که بهکار گرفته میشود و رفتارهایی که رخ میدهند، نشان از نوعی زوال اخلاقی و نارساییهایی در ارتباطات اجتماعی و سیاسی در سطوح قدرت با تسرییابندگی به جامعه دارند. این پدیده را از دو منظر مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی سیاسی میتوان توضیح داد. از منظر مطالعات فرهنگی، رسانه ملی که باید مبلغ فرهنگ و اندیشهورزی فاخر باشد، در مسائل سیاسی تبدیل به مرکزی برای بروز نابرابریهای سیاسی و نوعی کنش تخریبی شده است. وقتی ساحت سیاسی بر عناصر فرهنگ، رسانه بزرگ و حتی نمادی که باید مظهر مهر و عطوفت و اخلاقگستری باشد، سایه میافکند، از فرهنگ که عرصه حقیقت و زیبایی است چیزی باقی نمیماند.
دو فضیلت سیاست عبارتند از: دستیابی به هدف و مدیریت مناقشه و خشونت. وقتی از سیاست بهمثابه شیفتگی برای خدمت در گفتمان انقلاب اسلامی تا حضور در ساخت قدرت و امکان شهادت، به سمت تشنگی برای قدرت با بهکار گرفتن هرگونه ابزاری از جمله برداشتهایی از دین حرکت میشود، هم دستاوردهای سیاست کاسته میشود و هم بهمرور خشونت کلامی در آن افزایش پیدا میکند.
نگاه کنید به حضور ظریف در مجلس و کلمات مطرح شده، درخواستهای اعدام برای این و آن، بهکار بردن افشاگری براساس اطلاعات غلط به جای روشنگری و نیز برخی تریبونها که خشونت کلامی در آن موج میزند. اینها همه نشانههایی از نقصان در سیاست و پر شدن خشونت در کلام سیاسی است.
جریانهای تروریستی و فرقهای در اوایل انقلاب تلاش کردند خشونت کلامی و فیزیکی را در فضای سیاسی گسترش دهند ولی به لحاظ قدرتمند بودن گفتمان فرهنگی و دینی مقابل به عقب رانده شدند، اما تصور نکنیم این نوع رفتارها فقط در قالب آن گروهها بروز میکند، بلکه تا زمانی که ابزار دموکراسی و رفتارهای کسب قدرت به سامان سیاسی مطلوب خود نرسیده، هر آن امکان بازگشت آن بخش از رفتارها در قالب خشونت کلامی در قالب همه گروهها وجود دارد. متأسفانه این نوع رفتارها فقط در ساحت قدرت باقی نمیمانند، تجربه زیسته به ما نشان میدهد در مقاطعی که با زوال اخلاقی در عرصه قدرت روبهرو میشویم، این رفتار با حالت مسری خود بهسرعت ابتدا به لایههای سیاسی و پس از آن به میان شهروندان جامعه رسوخ میکند.
این یک حلقه خودتقویتشونده است که وقتی سیاست در تریبونهای رسمی دچار خشونت کلامی میشود، خشونت را به درون جامعه و مردم تزریق میکند و مردم هم به خشونت واکنش نشان میدهند و جامعه دائماً در یک سیر قهقرایی اخلاق سیاسی قرار میگیرد و خشونت را مضاعف میکند و برای خشونت بیشتر به دنیای سیاست فشار میآورد. به نظر من این میتواند هشداری برای نظام اجتماعی و سیاسی ما باشد؛ اگر ناسزاگویی و کلام خشن باب شود حد و مرزی نمیشناسد و بدین سان اخلاق به مرور قربانی تنشهای سیاسی میشود.
اخلاق برای تنظیم روابط مسالمتآمیز و سازنده میان آدمیان است، اما امروز وقتی در تنظیم روابط بین کنشگران سیاسی بالا، خشونت کلامی دیده میشود، به لایههای پایین و حتی رسانههای بزرگ ملی نیز تسری مییابد و در این حالت است که میتوان از کاهش کارکرد اخلاق سخن گفت. میهمان آن برنامه شاید روند تقرب گفتمانی به دولت فرضی بعدی را طی میکرد، رفتاری که این روزها رواج یافته است، و از عواقب کار خود آگاه نبود، اما بیخبری امثال او نباید همگان را از بیمناک شدن برای عواقب بلندمدت اینگونه رفتارها بازدارد. پردهدری و بیهنجار کردن عرصه سیاست کاری نیست که فقط به یک گروه و جریان سیاسی ضربه بزند، این از آن آسیبهایی است که چون در بگیرد، زمین سالم باقی نخواهد گذاشت.
از منظر تحلیل جامعهشناسی سیاسی نیز این نوع پرخاشگری و رفتارهای سیاسی، میتواند ریشه در خشم و پرخاشگری خارج از اراده کسانی داشته باشد که با شکست غیرمنتظره دونالد ترامپ در انتخابات امریکا و پدیدار شدن افق تازهای برای احیای برجام، آمال سیاسی خود را در معرض تهدید و روشن شدن تحلیلهای غلط اتهامی میبینند که در چهار سال گذشته تبلیغ کرده بودند. در این چهار سال، این افراد نه تنها به نحوی چشم بر جنایتهای دولت ترامپ بستند بلکه فرصت را از راه تحریف واقعیت درباره علت تورم و رکود اقتصادی و ناکارآمد نشان دادن برجام و حتی فراتر از آن تحقیر استراتژی «تعامل سازنده با جهان» مناسب دیدند؛ به این امید که قاطبه مردم را متقاعد به نادرست بودن مسیری کنند که برای آن به پای صندوقهای انتخابات در سالهای ۹۲ و ۹۶ آمده بودند و این نوع تفکری را که مردم به آن رأی داده بودند برای همیشه شکستخورده دانسته یا تحقق آرمانهای آن را ناممکن بنمایانند. این جریان امیدوار بود که با پیروزی دوباره ترامپ و تداوم کار ماشین تبلیغاتی تحریف، نگذارند که مردم تا انتخابات آینده به حقایق علل فشارهای اقتصادی بر زندگیشان پی ببرند. هدفشان این بود که پیروزی مجدد ترامپ ظرفیت دیپلماسی را به نابودی بکشاند و جادهصافکن دستیابیشان به قدرت باشد. اکنون که ترامپ برخلاف انتظار آنها با شکست صحنه سیاست امریکا را ترک کرده، این تفکر سیاسی را با ابزارهای پرقدرت رسانهای خود در کشور، بهطور دستپاچه به واکنشی تند و تخریبگرایانه و برخاسته از نگرانیهای سیاسی واداشته است.
شبیه این اتفاق در عرصه سیاست را در برخی مقاطع زمانی دو دهه گذشته نیز شاهد بودهایم. فقدان بلوغ رقابت و کسب قدرت سیاسی با ابزارهای غیراخلاقی، نوعی فرهنگ سیاسی است که به زوال اخلاق و سیاست دامن زده است. بر این اساس آنچه در برنامه تلویزیونی شاهد بودیم یک دماسنج است که نشان میدهد روندهای سیاسی و اخلاقی جامعه ایران چنانچه همگان مراقبت نکنیم دچار بیماری مزمن میشود.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
بـــــرخــی اتفاقـــات و اظهارات مثل دماسنج در جامعــــه عمــــل میکنند. این اتفاقات نشانگر تحولاتی است که در بطن اجتماع، سیاست، فرهنــــگ و اقتصاد شکل گرفتهاند و حکایت از یک روند اغلب درازمدت دارند. اظهارات میهمان یک برنامه در صداوسیما را نباید اتفاقی و تصادفی دید. موضوع فقط بیان یک واژه در برنامه تلویزیونی «زاویه» نیست. مدتهاست نوع سخن گفتن و کنشها در ساحت سیاسی و ادبیاتی که بهکار گرفته میشود و رفتارهایی که رخ میدهند، نشان از نوعی زوال اخلاقی و نارساییهایی در ارتباطات اجتماعی و سیاسی در سطوح قدرت با تسرییابندگی به جامعه دارند. این پدیده را از دو منظر مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی سیاسی میتوان توضیح داد. از منظر مطالعات فرهنگی، رسانه ملی که باید مبلغ فرهنگ و اندیشهورزی فاخر باشد، در مسائل سیاسی تبدیل به مرکزی برای بروز نابرابریهای سیاسی و نوعی کنش تخریبی شده است. وقتی ساحت سیاسی بر عناصر فرهنگ، رسانه بزرگ و حتی نمادی که باید مظهر مهر و عطوفت و اخلاقگستری باشد، سایه میافکند، از فرهنگ که عرصه حقیقت و زیبایی است چیزی باقی نمیماند.
دو فضیلت سیاست عبارتند از: دستیابی به هدف و مدیریت مناقشه و خشونت. وقتی از سیاست بهمثابه شیفتگی برای خدمت در گفتمان انقلاب اسلامی تا حضور در ساخت قدرت و امکان شهادت، به سمت تشنگی برای قدرت با بهکار گرفتن هرگونه ابزاری از جمله برداشتهایی از دین حرکت میشود، هم دستاوردهای سیاست کاسته میشود و هم بهمرور خشونت کلامی در آن افزایش پیدا میکند.
نگاه کنید به حضور ظریف در مجلس و کلمات مطرح شده، درخواستهای اعدام برای این و آن، بهکار بردن افشاگری براساس اطلاعات غلط به جای روشنگری و نیز برخی تریبونها که خشونت کلامی در آن موج میزند. اینها همه نشانههایی از نقصان در سیاست و پر شدن خشونت در کلام سیاسی است.
جریانهای تروریستی و فرقهای در اوایل انقلاب تلاش کردند خشونت کلامی و فیزیکی را در فضای سیاسی گسترش دهند ولی به لحاظ قدرتمند بودن گفتمان فرهنگی و دینی مقابل به عقب رانده شدند، اما تصور نکنیم این نوع رفتارها فقط در قالب آن گروهها بروز میکند، بلکه تا زمانی که ابزار دموکراسی و رفتارهای کسب قدرت به سامان سیاسی مطلوب خود نرسیده، هر آن امکان بازگشت آن بخش از رفتارها در قالب خشونت کلامی در قالب همه گروهها وجود دارد. متأسفانه این نوع رفتارها فقط در ساحت قدرت باقی نمیمانند، تجربه زیسته به ما نشان میدهد در مقاطعی که با زوال اخلاقی در عرصه قدرت روبهرو میشویم، این رفتار با حالت مسری خود بهسرعت ابتدا به لایههای سیاسی و پس از آن به میان شهروندان جامعه رسوخ میکند.
این یک حلقه خودتقویتشونده است که وقتی سیاست در تریبونهای رسمی دچار خشونت کلامی میشود، خشونت را به درون جامعه و مردم تزریق میکند و مردم هم به خشونت واکنش نشان میدهند و جامعه دائماً در یک سیر قهقرایی اخلاق سیاسی قرار میگیرد و خشونت را مضاعف میکند و برای خشونت بیشتر به دنیای سیاست فشار میآورد. به نظر من این میتواند هشداری برای نظام اجتماعی و سیاسی ما باشد؛ اگر ناسزاگویی و کلام خشن باب شود حد و مرزی نمیشناسد و بدین سان اخلاق به مرور قربانی تنشهای سیاسی میشود.
اخلاق برای تنظیم روابط مسالمتآمیز و سازنده میان آدمیان است، اما امروز وقتی در تنظیم روابط بین کنشگران سیاسی بالا، خشونت کلامی دیده میشود، به لایههای پایین و حتی رسانههای بزرگ ملی نیز تسری مییابد و در این حالت است که میتوان از کاهش کارکرد اخلاق سخن گفت. میهمان آن برنامه شاید روند تقرب گفتمانی به دولت فرضی بعدی را طی میکرد، رفتاری که این روزها رواج یافته است، و از عواقب کار خود آگاه نبود، اما بیخبری امثال او نباید همگان را از بیمناک شدن برای عواقب بلندمدت اینگونه رفتارها بازدارد. پردهدری و بیهنجار کردن عرصه سیاست کاری نیست که فقط به یک گروه و جریان سیاسی ضربه بزند، این از آن آسیبهایی است که چون در بگیرد، زمین سالم باقی نخواهد گذاشت.
از منظر تحلیل جامعهشناسی سیاسی نیز این نوع پرخاشگری و رفتارهای سیاسی، میتواند ریشه در خشم و پرخاشگری خارج از اراده کسانی داشته باشد که با شکست غیرمنتظره دونالد ترامپ در انتخابات امریکا و پدیدار شدن افق تازهای برای احیای برجام، آمال سیاسی خود را در معرض تهدید و روشن شدن تحلیلهای غلط اتهامی میبینند که در چهار سال گذشته تبلیغ کرده بودند. در این چهار سال، این افراد نه تنها به نحوی چشم بر جنایتهای دولت ترامپ بستند بلکه فرصت را از راه تحریف واقعیت درباره علت تورم و رکود اقتصادی و ناکارآمد نشان دادن برجام و حتی فراتر از آن تحقیر استراتژی «تعامل سازنده با جهان» مناسب دیدند؛ به این امید که قاطبه مردم را متقاعد به نادرست بودن مسیری کنند که برای آن به پای صندوقهای انتخابات در سالهای ۹۲ و ۹۶ آمده بودند و این نوع تفکری را که مردم به آن رأی داده بودند برای همیشه شکستخورده دانسته یا تحقق آرمانهای آن را ناممکن بنمایانند. این جریان امیدوار بود که با پیروزی دوباره ترامپ و تداوم کار ماشین تبلیغاتی تحریف، نگذارند که مردم تا انتخابات آینده به حقایق علل فشارهای اقتصادی بر زندگیشان پی ببرند. هدفشان این بود که پیروزی مجدد ترامپ ظرفیت دیپلماسی را به نابودی بکشاند و جادهصافکن دستیابیشان به قدرت باشد. اکنون که ترامپ برخلاف انتظار آنها با شکست صحنه سیاست امریکا را ترک کرده، این تفکر سیاسی را با ابزارهای پرقدرت رسانهای خود در کشور، بهطور دستپاچه به واکنشی تند و تخریبگرایانه و برخاسته از نگرانیهای سیاسی واداشته است.
شبیه این اتفاق در عرصه سیاست را در برخی مقاطع زمانی دو دهه گذشته نیز شاهد بودهایم. فقدان بلوغ رقابت و کسب قدرت سیاسی با ابزارهای غیراخلاقی، نوعی فرهنگ سیاسی است که به زوال اخلاق و سیاست دامن زده است. بر این اساس آنچه در برنامه تلویزیونی شاهد بودیم یک دماسنج است که نشان میدهد روندهای سیاسی و اخلاقی جامعه ایران چنانچه همگان مراقبت نکنیم دچار بیماری مزمن میشود.
وقتی علما و نخبگان حاشیهنشین میشوند
محمدتقی فاضل میبدی
مدرس دانشگاه و حوزه
سخنانی را که یکی از مدعوین صدا و سیما درباره رئیس جمهوری بر زبان راند نباید اتفاقی محدود به یک بداخلاقی و بدزبانی شخصی دانست. چنین تفسیری در حقیقت تقلیل دادن یک آسیب بزرگ به مسألهای فردی است. واقعیت این است که زمینهساز آن سخنان و اتهامات سخیف، نه یک رفتار و تصمیم فردی بلکه یک اتفاق مخرب سیستماتیک است که اکنون خود را به این شکل بروز داده. خصوصاً اینکه این دست رفتارها به شکل مداوم در حال تکرار هستند و مهمتر اینکه با شتابی فزاینده بر تکرار آنها افزوده میشود. کما اینکه نگارنده معتقد است اظهاراتی مانند آنچه در هفتههای اخیر در خصوص غسل مرحوم آیتالله مصباح یزدی ادعا شد و نمونههای پر تعداد دیگری از همین دست را باید در همین چارچوب شناسایی کرد.
اما آن اتفاق سیستماتیک چیست؟ چه چیزی باعث شده تا چنین نوع ادبیات سخیف و غیرقابل دفاعی بتواند در جامعه ما به مهمترین تریبونهای عمومی راه یابد؟ پاسخ این دست سؤالات در سه سرفصل کلی قابل ارائه است؛ اول کنار گذاشتن و به حاشیه بردن و نزول شأن نخبگان و خطیبان و علمای واقعی در جامعه، دوم ایجاد انحصار به موازات مسئولیتگریزی در اداره تریبونهای عمومی کشور و سوم سیاستزدگی بیش از اندازه در حوزههای علمی، دانشگاهی، حوزوی، پژوهشی و فکری. به عبارتی باید گفت که مجموع این سه عامل بنیادین به همراه عوامل فرعیتر دیگری ما را به شرایطی رسانده که امکان طرح مسائل سخیف، غیراخلاقی و بیپایه از تریبونهای ملی برای برخی افراد و جریانها بدون هزینه شده است. در این زمینه مراد از «هزینه» برخوردهای قضایی و امنیتی با گویندگان و طرحکنندگان این دست مسائل نیست،بلکه منظور این است که چنین ادعاهایی موقعیتهای سیاسی، اجتماعی، علمی و اداری افراد را نه تنها تهدید نمیکند و برای آنها نگرانی بابتشأن اجتماعیشان به وجود نمیآورد، بلکه گاهی حتی باعث تقویت جایگاههای آنها نیز میشود. واقعیت این است باید بپذیریم در جامعهای که نخبگان و علمای واقعی هر حوزهای به دلایل مختلف حاشیهنشین مباحث و تحولات روز شدهاند، جای خالی آنها توسط عناصری پر میشود که به دلیل نداشتن توانمندیهای فنی لازم، مستعد چنین نوع رفتارهایی میشوند. وقتی امکان دستیابی گرایشهای مختلف و نخبگان به تریبونهای کشور منطبق با موازین «عدالت»، «انصاف» و «شایستگی» آنها نباشد و در این بین روابط فردی و تعهد سیاسی به برخی گرایشهای مشخص تأثیر اصلی را بگذارند، ایجاد چنین شرایطی کاملاً طبیعی است. بهطور خلاصه باید گفت آلودگی گفتمانی و ادبیاتی فضای فعلی کشور در ساحتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیش از هر چیز دیگر حاصل نخبهکشی مداوم و انحصار تریبونهای عمومی است.
این وضعیت اما باید امروز بیش از هر چیز برای فضای علمی، دانشگاهی و حوزوی کشور جای نگرانی داشته باشد. چرا که توسل افراد به اقدامات موهن و سخیف بیش و پیش از هر بخش دیگری، باعث سیطره ابتذال در آن بخشی میشود که این افراد از آن برخاسته و توسط آن، اعتبار گرفتهاند. به همین جهت نیز انفعال بخشهای حوزوی، دانشگاهی و علمی کشور در برابر این دست سخنان و رفتارها، بیش از هر چیز دیگر باعث نگرانی و عامل استمرار و شدت یافتن این وضعیت در آینده خواهد بود. اینجاست که باید حسرت خورد که ای کاش حوزههای علمیه و علمای مذهبی ما به عنوان مرجعی که دارای اعتبار تاریخی بین مردم هستند سریعتر و قاطعتر از هر جای دیگری در برابر برخی ادعاها و اتهامات و افتراها، اقدام به موضعگیری میکردند. شکی نیست که چنین اقدامی اول از هر چیز بر اعتبار حوزه و علمای حوزه در چشم مردم میافزود.
معالأسف اما باید گفت که ما هماکنون چه از نظر سطوح مختلف سیاسی و چه در ساحت نهادهای علمی و حوزوی دچار نوعی انفعال در برابر این وضعیت شدهایم. حتی فراتر از این در جاهایی میتوان نشانههایی یافت که برخی در همین سطوح، منافع خویش را در استمرار این دست رفتارها میبینند. رفتارهایی که اخلاق، اعتماد و اتحاد اجتماعی و عمومی ما را با سرعت بالایی رو به زوال میبرد و خطراتی چند وجهی را پیش روی ما میگذارد که حتی میتواند ارزشهای تمدنی ما را نیز که حاصل انباشت قرنها همزیستی اخلاقی است، در چشم به هم زدنی مانند اسید در خود حل کرده و جامعهای عاری از اخلاق و کرامت را بر پا کند.
بر همین اساس است که اظهارنظرها و بد زبانیهایی مانند آنچه را اخیراً رخ داد نباید صرفاً یک مورد محدود و فردی دید. این تنها یک نشانه از صدها نشانه مشابهی است که فارغ از اینکه گوینده آن چه کسی است و ناظر به چه مقامی آن حرفها را زده، باید زنگ خطر سقوط ارزشها و کرامات اخلاقی را برای همه ما به صدا در بیاورد و منجر به تجدید نظر جدی در راهی که میرویم بشود.
مدرس دانشگاه و حوزه
سخنانی را که یکی از مدعوین صدا و سیما درباره رئیس جمهوری بر زبان راند نباید اتفاقی محدود به یک بداخلاقی و بدزبانی شخصی دانست. چنین تفسیری در حقیقت تقلیل دادن یک آسیب بزرگ به مسألهای فردی است. واقعیت این است که زمینهساز آن سخنان و اتهامات سخیف، نه یک رفتار و تصمیم فردی بلکه یک اتفاق مخرب سیستماتیک است که اکنون خود را به این شکل بروز داده. خصوصاً اینکه این دست رفتارها به شکل مداوم در حال تکرار هستند و مهمتر اینکه با شتابی فزاینده بر تکرار آنها افزوده میشود. کما اینکه نگارنده معتقد است اظهاراتی مانند آنچه در هفتههای اخیر در خصوص غسل مرحوم آیتالله مصباح یزدی ادعا شد و نمونههای پر تعداد دیگری از همین دست را باید در همین چارچوب شناسایی کرد.
اما آن اتفاق سیستماتیک چیست؟ چه چیزی باعث شده تا چنین نوع ادبیات سخیف و غیرقابل دفاعی بتواند در جامعه ما به مهمترین تریبونهای عمومی راه یابد؟ پاسخ این دست سؤالات در سه سرفصل کلی قابل ارائه است؛ اول کنار گذاشتن و به حاشیه بردن و نزول شأن نخبگان و خطیبان و علمای واقعی در جامعه، دوم ایجاد انحصار به موازات مسئولیتگریزی در اداره تریبونهای عمومی کشور و سوم سیاستزدگی بیش از اندازه در حوزههای علمی، دانشگاهی، حوزوی، پژوهشی و فکری. به عبارتی باید گفت که مجموع این سه عامل بنیادین به همراه عوامل فرعیتر دیگری ما را به شرایطی رسانده که امکان طرح مسائل سخیف، غیراخلاقی و بیپایه از تریبونهای ملی برای برخی افراد و جریانها بدون هزینه شده است. در این زمینه مراد از «هزینه» برخوردهای قضایی و امنیتی با گویندگان و طرحکنندگان این دست مسائل نیست،بلکه منظور این است که چنین ادعاهایی موقعیتهای سیاسی، اجتماعی، علمی و اداری افراد را نه تنها تهدید نمیکند و برای آنها نگرانی بابتشأن اجتماعیشان به وجود نمیآورد، بلکه گاهی حتی باعث تقویت جایگاههای آنها نیز میشود. واقعیت این است باید بپذیریم در جامعهای که نخبگان و علمای واقعی هر حوزهای به دلایل مختلف حاشیهنشین مباحث و تحولات روز شدهاند، جای خالی آنها توسط عناصری پر میشود که به دلیل نداشتن توانمندیهای فنی لازم، مستعد چنین نوع رفتارهایی میشوند. وقتی امکان دستیابی گرایشهای مختلف و نخبگان به تریبونهای کشور منطبق با موازین «عدالت»، «انصاف» و «شایستگی» آنها نباشد و در این بین روابط فردی و تعهد سیاسی به برخی گرایشهای مشخص تأثیر اصلی را بگذارند، ایجاد چنین شرایطی کاملاً طبیعی است. بهطور خلاصه باید گفت آلودگی گفتمانی و ادبیاتی فضای فعلی کشور در ساحتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیش از هر چیز دیگر حاصل نخبهکشی مداوم و انحصار تریبونهای عمومی است.
این وضعیت اما باید امروز بیش از هر چیز برای فضای علمی، دانشگاهی و حوزوی کشور جای نگرانی داشته باشد. چرا که توسل افراد به اقدامات موهن و سخیف بیش و پیش از هر بخش دیگری، باعث سیطره ابتذال در آن بخشی میشود که این افراد از آن برخاسته و توسط آن، اعتبار گرفتهاند. به همین جهت نیز انفعال بخشهای حوزوی، دانشگاهی و علمی کشور در برابر این دست سخنان و رفتارها، بیش از هر چیز دیگر باعث نگرانی و عامل استمرار و شدت یافتن این وضعیت در آینده خواهد بود. اینجاست که باید حسرت خورد که ای کاش حوزههای علمیه و علمای مذهبی ما به عنوان مرجعی که دارای اعتبار تاریخی بین مردم هستند سریعتر و قاطعتر از هر جای دیگری در برابر برخی ادعاها و اتهامات و افتراها، اقدام به موضعگیری میکردند. شکی نیست که چنین اقدامی اول از هر چیز بر اعتبار حوزه و علمای حوزه در چشم مردم میافزود.
معالأسف اما باید گفت که ما هماکنون چه از نظر سطوح مختلف سیاسی و چه در ساحت نهادهای علمی و حوزوی دچار نوعی انفعال در برابر این وضعیت شدهایم. حتی فراتر از این در جاهایی میتوان نشانههایی یافت که برخی در همین سطوح، منافع خویش را در استمرار این دست رفتارها میبینند. رفتارهایی که اخلاق، اعتماد و اتحاد اجتماعی و عمومی ما را با سرعت بالایی رو به زوال میبرد و خطراتی چند وجهی را پیش روی ما میگذارد که حتی میتواند ارزشهای تمدنی ما را نیز که حاصل انباشت قرنها همزیستی اخلاقی است، در چشم به هم زدنی مانند اسید در خود حل کرده و جامعهای عاری از اخلاق و کرامت را بر پا کند.
بر همین اساس است که اظهارنظرها و بد زبانیهایی مانند آنچه را اخیراً رخ داد نباید صرفاً یک مورد محدود و فردی دید. این تنها یک نشانه از صدها نشانه مشابهی است که فارغ از اینکه گوینده آن چه کسی است و ناظر به چه مقامی آن حرفها را زده، باید زنگ خطر سقوط ارزشها و کرامات اخلاقی را برای همه ما به صدا در بیاورد و منجر به تجدید نظر جدی در راهی که میرویم بشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
نمایش خونین داعش در بازار بغداد
-
نشانه های امید در وضعیت جسمانی میناوند و انصاریان
-
یادگار تحریم
-
سیاست خارجی در دست برجامیها
-
انتقاد اصولگرایان به اهانت علیه رئیس جمهور
-
همه بخشها باید خود را موظف به اجرای عدالت بدانند
-
بهانههای کوچک شادی
-
وقتی بالهای مرد پرنده باز نشد
-
تولید محتوا در فضای مجازی را باید به بخش خصوصی سپرد
-
استقبال مردم از خرید مجازی
-
آسمان آبی کلانشهرهای ایران در دمای زیر صفر
-
بازار داغ تدریس خصوصی در کنار آموزش آنلاین
-
زوال اخلاق زوال سیاست
-
وقتی علما و نخبگان حاشیهنشین میشوند
اخبارایران آنلاین